از بوسه ی لب سوز تو عمرم بـه فنـا رفـت

از بوسه ی لب سوز تو عمرم بـه فنـا رفـت
سوزانـدیم از ریشـه و آهـم بـه هـوا رفـت
ویـروس لـبـت بـر دل دیـوانـه چـو افتـاد
عقـل از سر مـا بـرده و از دیده صفا رفـت
در خـواب شـبی بـاز تـو را دیـدم و قـلـبم
بیـرون شـدش ازسینـه و دنبـال بلا رفـت
از شـوق وصـالـت دل مـا همـچـو قـنـاری
سر گـشته و مستانه نـدانم بـه کـجا رفت
رفـتـی و بـه دل داغ نـهــادی ز فــراغــت

آنچـه بـه دلـم رفته ز تو جـور وجفـا رفت
ای حضـرت معشـوقـه, نکـوئی نگـر اینـک
گفتش که هوایت به دمی زین سرما رفت

عباس نکوئی

وقتی که خورشید دلم گم شد

وقتی که خورشید دلم گم شد
درپس هاله های نورانی
وقتی ازگوشه ی افق سر زد
برشفق اتفاق وحرمانی
مرگ یک لحظه از خیال گذشت
پرشد از خون نفیر انسانی
باید از دیده های شاهد بود
یا پری وار مرد ومردم شد
کم کمک چشم نور را بوسید

تا که شاید خیال یار گذشت
یا که فهمید بوی دلبررا
یا سراغ از عمود نور گرفت
دفترم رنگ برگ سرخ انار
آن دل کوچکم میان شعله ی نور
پرکشید وبسوی یارآمد
پر پروانه را سراغ گرفت
پرققنوس از شفق پیدا
باز مهتاب جان تازه گرفت
باز شد در برای زندانی
شوق پرواز از سیاهی ها
شد دلش تازه کهربایی ها
آمد و شاعری دوباره شدو
شعرنو مرکز حلاوت ونور
باز شد دفتر غرور وصبور
ای خدا عالم از خیال مگیر
دفترشعرم ازپیاله مگیر....

مهین مرتضایی

دل خوش بودم به داشتن

دل خوش بودم به داشتن
تنها یک خاطره ی از تو
یاد سردی نگاه ت افتادم
هوای تنم سرد شد
خاطره یخ زده شد
باورم شد
خاطرات هم دیگر از تو دستور می گیرند


مژگان بختیاری

عاشقان را رخصت کنکاش نیست

عاشقان را رخصت کنکاش نیست
مهربانی در پی پاداش نیست

من چه سان باور کنم عشق تورا
بیقراری در نگاهت فاش نیست

دل به هرم عشق میسوزد نه عیش
( عاشقی مقدور هر عیاش نیست)

اشتباهی آمدی,گم کرده راه
محفل ما مجلس خفاش نیست

زارعی (بیدل ) سرایی کرده است
شا عر شور آفرین کلاش نیست.

اسد زارعی

خودتـان باشید

خودتـان باشید
نه بگردید دنبال جدیدترین کفش بازار
نـه برای پیدا کردن مدل مویی که مد باشد از خوابتان بزنید
نـــه خروارهای پول بی زبان برای اندکی بیشتر در چشم آمدن خرج کنید!
جای این کــارها یک سفر خوب بروید
تنها یا با دوستانتان سفر بروید
نه اینکه بشود مایه فخرفروشی به فلانی
که تا ۱۰ کیلومـتر آن طرف تر خانه اش رفته است
کارهایی را انجام دهید که همیشه دوست داشتید انجام بدهید ولی نشده بود
وقتش را نداشتید
پولش را
حتی حس و حالش را
یک زبان جدید یاد بگیرید
سازی بخرید
و شروع کنید به تمرین
آن غذای فوق گران بالای منوی فلان رستوران را امتحان کنید
حتی یک سبک آهنگ جدید گوش دهید
در تمام این کارها فقط فکر این باشید که یک بار بیشتر زندگی نمیکنید
پس ارزشش را دارد
خودتان بودن اصلا کار سختـی نیست
کافیست برای تک تـک لحظاتتان احترام قائـل باشید
خودتان کم کم میفهمید چقدر خودتان بودن

دوســـت داشتــنیــست
امیر رضا_لطفی پناه

دست در دستم گذاری تا جهان را طَی کنیم

دست در دستم گذاری تا جهان را طَی کنیم
تا سعادت را سوار و رُو به هرجا هَی کنیم؟
لحظه ای غافل شویم از داغ و دردِ روزگار
حرص و آزِ زندگی را مثلِ زهری قَی کنیم؟
عاشقانه پر کشیم از عرضِ دون تا مرزِ مهر
ساغرِ عشقِ خدا را پر زِ مُشک و مَی کنیم؟
پا گریزان از قیود و سَر سَرایِ شور و شعر

مشعلِ دل را, فروزان با سه تار و نَی کنیم؟
رقصِ ایمانی کنیم از جنسِ جاویدِ شعور
بندگی را؛ از رگ و ریشه, به کُلّی پَی کنیم؟
حاضری تا جان دهیم آزادگی را, بر کشیم
شربتِ شور و شهادت را, به پایِ وَی کنیم؟

امیر ابراهیم مقصودی فرد

دوستم داری

دوستم داری

بگو یک مرتبه

اصلا نترس

آسمان را

سفت می گیرم

نیافتد بر زمین

فرزانه کوتی

آه ازغم تو که عین الفاظ م رفت

آه ازغم تو که عین الفاظ م رفت
ازدوری تو که سوی چشمانم رفت
ای غم زتو,چشمم زچه صد ناز کشید
آوای,تنت که عین عصیانم رفت
آخربه خرابات دلم مانده ای
دروصف تو عین افتخاراتم رفت
دیگر تو مرا به سوی دل هیچ مکش
درهیبت غم نرگس انبانم رفت
ای مه ,زچه برنفیردل فریادی
این پیرهنش,زچاک دورانم رفت


مهین مرتضایی