در خیابان که راه می روی باید چراغ وجدانت را خاموش کنی

در خیابان که راه می روی باید چراغ وجدانت را خاموش کنی
و گرنه یک ساعت پیاده روی به اندازۀ چند سال پیرت می کند.

از بس که این شهر فال فروش خردسال دارد!

از من بد بگو

از من بد بگو

کوچکم کن

به اندازه زنان ملال آوری

که چون گرسنگان مفلوک

به دنبال بوی گوشت تو

دست و پا می زنند

آن خواب های مخفیانه رو به جنگل و دریا

آن عاشقانه های مه گرفته دلتنگ

به این فریب های کوچک عامیانه می ارزد

بگذار کسی نداند

مردی که در ملاء عام شلاق به جانم می کشد

همان کسی است که پنهانی

زخم هایم را می بوسد

و آبم می دهد.

 

"فرنگیس شنتیا"

محبت

نقل است از لقمان حکیم که فرمود:

سال هاست که با داروهای گوناگون
آدمیان را مداوا کنم
و در این مدت هیچ دارویی را
موثر تر و کارساز تر از محبت نیافتم...

گیج کننده‌ترین اقدامی که علیه خویش

گیج کننده‌ترین اقدامی که علیه خویش
می‌توانیم بکنیم این است
که بکوشیم قلب‌مان را به چیزی قانع کنیم
که مغزمان می‌داند
یک دروغ بزرگ است ...

شنون‌ آدلر

ما خودمان را گول می‌زنیم

ما خودمان را گول می‌زنیم و تصور می‌کنیم کسانی را که دوست داریم با دیگران فرق دارند...!

برگرفته از کتاب "دیر یا زود"
آلبادسس پدس

اندرون با تو چنان انس گرفتست مرا

اندرون با تو چنان انس گرفتست مرا
که ملالم از همه خلق جهان می‌آید

سعدی

آغوش گرم

بی شک اگر پزشک می‌شدم
برای درمان خیلی از دردها
بغل تجویز می‌کردم..