خاورمیانه ی منی انگار

خاورمیانه ی منی انگار
آشفته و پریشان موی
چگونه می توانی به یادم بیاوری!؟
وقتی
اسماعیل ترین قربانیِ قومی هستم

که خدا
در انفال
فراموشش کرده است!

اینجا
عشق
در وضعیت جنگی است وُ
کلماتم کُردی نمی رقصند

چگونه می توانم ببوسمت
وقتی
لب هایم
میدان ِ مین شده است !؟


علی سهامی

نقشه‌ ی شهر جدید

نقشه‌ ی شهر جدید

مچاله شده در دستم

نه مشرق اهمیتی دارد

نه مغرب

هر سمتی که می‌ روم

دور و دورتر می‌ شوم


((سارا محمدی اردهالی))

ای خاک درت سرمهٔ ارباب بصارت

ای خاک درت سرمهٔ ارباب بصارت

در تأدیت مدح تو خم، پشت عبارت

گرد قدم زائرت، از غایت رفعت

بر فرق فریدون ننشیند ز حقارت


در روضهٔ تو خیل ملایک، ز مهابت

گویند به هم مطلب خود را به اشارت

هر صبح که روح القدس آید به طوافت

در چشمهٔ خورشید کند غسل زیارت

در حشر، به فریاد بهائی برس از لطف

کز عمر، نشد حاصل او غیر خسارت


شیخ بهایی

برای خودم دل تنگ شده ام!

برای خودم دل تنگ شده ام!
به پنجره نگاه می کنم
عکس ها می خندند!
و شیشه ها موج بر می دارند!


غلامحسین افراس

چشمان تو یادم داد

چشمان تو یادم داد

فریاد کشیدن را

تا قله به سر رفتن

از کوه پریدن را . . .



علیرضا آذر

کرده ام خاک در میکده را

کرده ام خاک در میکده را
بستر خویش ...

بینوا من که جدا مانده ام از دلبر خویش
حزین لاهیجی

نمیتوان به تو شرح بلای هجران کرد

نمیتوان به تو شرح بلای هجران کرد
فتاده ام به بلایی که شرح نتوان کرد..

"هلالی" از دل مجروح من چه میپرسی؟
خرابه ای که تو دیدی، فراق ویران کرد


هلالی جغتایی

تو مرا جان و جهانی، چه کنم جان و جهان را ؟

تو مرا جان و جهانی، چه کنم جان و جهان را ؟
تو مرا گنج روانی، چه کنم سود و زیان را ؟ ...

ز وصال تو خمارم، سر مخلوق ندارم
چو تو را صید و شکارم، چه کنم تیر و کمان را


مولانا