وقتی تلفن زنگ می‌زند

وقتی تلفن زنگ می‌زند
یعنی از یاد نرفته‌ای
حتی اگر به اشتباه شماره‌ات را گرفته باشند
ببین دوست من !
در این دنیا
خیلی از آدم‌ها هست‌اند که
شماره‌شان حتی به اشتباه گرفته نمی‌شود ...



رسول یونان

کتاب دزد

به ندرت پیش می آید انسانی را بسنجم.
می خواستم از او بپرسم که چطور
یک‌ چیز می تواند در عین حال که
شکوهمندانه است زشت هم باشد،
چطور کلمات و داستان ها
در عین حال که کوبنده اند
ولی ذکاوت خود را هم دارند.

سر سجاده ام بودم که گیسوی تو در هم ریخت

سر سجاده ام بودم که گیسوی تو در هم ریخت
نظـرهــــای حلال و آرزوهــــای حــــــرامم را ...

کسی ﻛﻪ ﻭاﻗﻌﺎ ﻭاﻻﺗﺮ اﺳﺖ

کسی ﻛﻪ ﻭاﻗﻌﺎ ﻭاﻻﺗﺮ اﺳﺖ
ﻫﺮﮔﺰ ﺧﻮﺩ ﺭا ﺑﺎ اﺣﺪی ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ نمی‌کند.
اﻭ میداﻧﺪ ﻛﻪ ﻗﻴﺎﺱ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ اﺳﺖ.
ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ اﻳﻦ ،
ﺑﻠﻜﻪ میداﻧﺪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻫﻢ ﺑﻪ اﻧﺪاﺯﻩ او
قیاس ﻧﺎﭘﺬﻳﺮﻧﺪ.

اﻭ ﻧﻪ ﻭاﻻﺗﺮ اﺳﺖ و ﻧﻪ ﺣﻘﻴﺮﺗﺮ
ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺭا ﻛﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬاﺭ ،
ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺯندگی ﻭاﻗﻌﺎ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ.
ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺭا ﻛﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬاﺭ ،
ﺁﻥﻭﻗﺖ میتوانی بی ﻛﻢ و ﻛﺎﺳﺖ
اﺯ ﺯندگی ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮی.

از میان تمام واژه‌های دنیا

از میان تمام واژه‌های دنیا
تنها نام تو را دوست دارم؛
واژه‌ای که مرا به گریه می‌اندازد
واژه‌ای که مرا به خنده می‌اندازد

خاطرات زیادی از تو ندارم امّا
زیاد به تو فکر می‌کنم
و از هر خیابانی که می‌گذرم،
قبلاً درحال فکر کردن به تو از آن گذشته‌ام

چیزی
برای تجربه کردن نمانده است
آنقدر با تو زیسته‌ام
که فکر می‌کنم دیگر
می‌توانم بمیرم.

لیلا_کردبچه

سلام به پوست سبزه‌ی تو

سلام
به پوست سبزه‌ی تو 
که زیر پوست قهوه‌ای پاییز 
مانند آب می‌وزد 
از هفت بند نی استخوان من 
به هفت حلقه‌ی گیسوی تو 
سلام 

منوچهر آتشی

کجای جهان بگذارمت

کجای جهان بگذارمت
تا زیباتر شود آنجا؟

وقتی می گویی نرو

وقتی می گویی نرو
از آن گاه که می گویی بیا
بیشتر دوستت دارم
نمی دانم و هرگز هم نخواهم فهمید
" نرو "
از
" بیا "
چرا این گونه غمگین تر است!

از دهان دوردست تو

از دهان دوردست تو
عطر غریزه‌ای باستانی
بیدار می‌شود در این علفِ نزدیک،
و کمر می‌بندد
نرگس، به انتشار نگاهت

بگو! دهان تو چون دستت دور نیست
و چند واژه‌ی دیگر لبخند
و چند واژه‌ی دیگر اشتعال بوسه شقایق خواهد شد
و چند واژه‌ی دیگر... آغوش...

منوچهر آتشی