رهاشدن..

همگان به جست‌ و جوی خانه می‌ گردند
من کوچه‌ ی خلوتی را می‌ خواهم
بی‌ انتها برای رفتن
بی‌ واژه برای سرودن
و آسمانی برای پرواز کردن
عاشقانه اوج گرفتن

رها شدن


"سید علی صالحی"

و من شاعر شدم..

بچه که بودم، تو برای من بادکنک بودی


و بعد گل سرخی زیبا در گلدان خانه.


سرانجام تو کلمه و من شاعر شدم.


می دانم،


فردا تو قطاری مهربان خواهی شد و مرا از اینجا خواهی برد.


(رسول یونان)

غیر از تو..

گاهی میان مردُم

در ازدحام شهر

غیر از " تو " هرچه هست فراموش می کُنم

فریدون مشیری

تو می روی..

تو می‌روی


این‌بار دیگر


نه باد می‌آید


نه باران می‌آید


و نه پاییز سراسیمه از راه می‌رسد!


این‌بار


فقط گریه می‌آید!


نسترن وثوقی

تو می روی..

تو می روی....


اما..


پیش من،همیشه


یک روز مانده به آمدنت..


"امید دیوسالار"

ما سلام هایی به هم بدهکاریم..


ما سـلام هایی به هم بدهـکاریم


که ادامه ی هـر کـدامشـان


می توانسـت رُمـانـی شـود


یا دیـوانـی...


و بعیــد اسـت


سـلام هایی که ما از خیـرشـان گذشتیم


از ما بگـذرند!


لااقـل رد که می شـوی


بی هــوا بگـو: دوستــت داشتـم!


و تا برگشتــم


لا به لای جمعیـت


گُــم شـده باش!


"مهدیه لطیفی"

من از صدای گریه تو..

من از صدای گریهء تو
به غربت بارون رسیدم
تو چشات باغ بارون زده دیدم
چشم تو همرنگ یه باغه
تو غربت غروب پاییز
مثل من ، از یه درد کهنه لبریز
با تو بوی کاهگل و خاک
عطر کوچه باغ نمناک زنده می شه
با تو بوی خاک و بارون
عطر لاله و گلابدون زنده می شه
تو مثل شهر کوچک من
هنوز برام خاطره سازی
هنوزم قبلهء معصوم نمازی
تو مثل یاد بازی من
تو کوچه های پیر و خاکی
هنوزم برای من عزیز و پاکی

اردلان سرفراز

تکیه کن..نترس..

شانه های من

برای توست

تکیه کن..

نترس..

تکیه کن..

لحظه های من

پراز هوای توست..

بر دلم ببار..

چون بهار

با هزار ویک جوانه

تازه میشوم

بر قرار این مدار

تاروپود لحظه های من

پرازصدای توست

شور من

شوق شانه های من

برای توست

تکیه نکن

نترس

تکیه کن

"محمدرضا عبدالملکیان"

هرجا که هستی..

هرجا که هستی..

هرکجا که خودت را یافتی...

از هرآنچه داری لذت ببر..

به تمامی لذت ببر...

هرجا که هستی

واز هرچه که در دسترس است..

احساس سپاس ونیایش داشته باش

"دالایی لاما"