شاید محال نیست که بعد از هزار سال،

شاید محال نیست که بعد از هزار سال،
روزی غبار ما را ، آشفته پوی باد ؛
در دور دست دشتی از دیده‌ها نهان،
بر برگ ارغوانی،
پیچیده با خزان
یا پای جویباری،
چون اشک ما روان
پهلوی یکدیگر بنشاند !
ما را به یکدیگر برساند...!

.
.
.
فریدون_مشیری

با دو نخ مو کلِ شهرم را به چال انداختی..

‌با دو نخ مو کلِ شهرم را به چال انداختی..
فکر فتح کشوری آیا،
که شال انداختی.. ؟!


وحید_عیسوی

بزرگترین هراس یک زن،

‌بزرگترین هراس یک زن،
نادیده گرفته شدن است..
این موجودات ظریف به گونه‌ای خلق شده‌اند که

 اگر دشمنشان نیز نسبت به آن‌ها بی‌اعتنایی کند،

رنج خواهند کشید..

گابریل_گارسیا_مارکز

تو آدم نیستی!

‌تو آدم نیستی!
این را خدا
در گوش من گفته


ببین!
بیرون زده
از زیر چادر، بال پروازت ...

امید_صباغ_نو

عشق

هزار باره هم

مرگ سراغم را بگیرد

عشق

درون سلول‌های من 

خیال مردن ندارد...


آرزو کاظمی

گاهی دلت یک رفتن و

‌گاهی دلت
یک رفتن و
یک جاده بی انتها میخواهد،
که فقط
بروی و بروی و بروی...


منان_اکبری

احساس ترانه بیدار میشود

‌احساس ترانه بیدار میشود
شاعران روی بال پروانه ها شعر مینویسند
عکاسان زیباترین لبخندها را ثبت میکنند
پسر بچه ای نشسته روی سنگفرش خیابان ویولون مینوازد
دختری در میان مردم می رقصد
در خنکای صبح دم
کوچه های نم زده بوی نان تازه می دهند
در دلم شوق عجیبی ست
انگار که تو برمیگردی...!

محدثه_رنجکش

دل شکستن بلدی، دلربایی را هم

‌دل شکستن بلدی، دلربایی را هم
عاشقی را حفظی، حقه بازی را هم
رخ زیبای تو از قرص قمر ماه تر است
دلبری کم کن و کمتر بزن آن، رژ قرمز را هم!

وحید_عیسوی