باختم!

باختم!

صادقانه می گویم

شرمم رابه چشم هایش

قلبم رابه حرف هایش

و عمرم رابه وعده هایش

او که ترکم کرد

ناگهان خودم را هم باختم

منِ مال باخته‌یِ دلباخته‌یِ خودباخته،

شاید باورتان نشود

دوستش دارم هنوز

-

((لیلا فرهمند))

به یلدا میسپارم زلف پر چین و شکنجت را

به یلدا میسپارم زلف پر چین و شکنجت را
به صحرا می فشانم برگ گل های ترنجت را
بیا تا سرمه از دود دل دلدادگان سازم
سر مژگان مست و دیده های نکته سنجت را
بگیرم رشته ای از طره پر پیچ و رقصانت
بریزم روی دامان شقایق درد و رنجت را
به آتش می گذارم دانه دانه تا بیافشاند
نسیم صبحگاهان با خودش عطر سپنجت را
شراب اخرین جامی تو دُرد خمره عشقی
نثار عاشقانت کن طلای ناب گنجت را

علی معصومی

موهبت ِصدای ِتو

موهبت ِصدای ِتو
آیین ِبارانی بی امان
سکوت نکن
بر اعماق ِتاریکم ببار..


نیلوفر ثانی

"دوستت دارم" را

"دوستت دارم" را
در دستانم می‌چرخانم
از این دست به آن دست.
پس چرا
هر وقت می‌خواهم
به دستت بدهم نیستی؟
چرا اینجا نیستی
تا "دوستت دارم" را
از جنس خاک کنم،
از جنس تنم،
و با بوسه بپوشانمش بر تنت؟
بگذار "دوستت دارم" را
از جنس نگاه کنم
از جنس چشمانم
و تا صبح به نفس‌های تو بدوزم
.

عباس معروفی

خواستم شب بشود

خواستم شب بشود
باز تو را خواب ب آغوش کشم
صد حیف ک از شوق وصال تو
مرا خواب نبرد...

سحرزارعی

هیچ وقت حد خودم را نفهمیده ام

هیچ وقت
حد خودم را نفهمیده ام
مثلا
پای عشق درمیان باشد
می خواهم
جای دوست داشتنت
هی برای تو
بمیرم
بمیرم
بمیرم


ماندانا طورانی

بیا دوباره به چشمان هم نگاه کنیم

بیا دوباره به چشمان هم نگاه کنیم
بیا دوباره در این باره، اشتباه کنیم
من و توایم که تنها گناهمان عشق است
عجب گناه قشنگی، بیا گناه کنیم
تمام دفترمان را غزل غزل با عشق
کنار نامه اعمالمان سیاه کنیم
من و تویی که چنان مثل شیشه شفافیم
که روشن است، اگر توی سینه آه کنیم
عزیز من! به زمین و زمانه مدیونیم
اگر که لحظه ای از عمر را تباه کنیم

بیار سفره لبخند و بوسه ات را تا
بساط یک غزل تازه روبه راه کنیم
برای رویش یک شعر عاشقانه محض
بیا دوباره به چشمان هم نگاه کنیم

امید نقوی