چشم ها پرسش بی پاسخ حیرانی ها

چشم ها پرسش بی پاسخ حیرانی ها
دست ها تشنه تقسیم فراوانی ها...
عمری به جز بیهوده بودن سر نکردیم
تقویم ها گفتند و ما باور نکردیم
دل در تب لبیک تاول زد ولی ما
لبیک گفتن را لبی هم تر نکردیم...
شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید
مگر مساحت رنج مرا حساب کنید...
دلم قلمرو جغرافیای ویرانی است

هوای ناحیه ما همیشه بارانی است

قیصر امین پور

بانوی ترس های کودکی ام با تو می رود

بانوی ترس های کودکی ام با تو می رود
بانوی کودکی ام عاشق تو بود
بانوی چارشنبه های پُر از انفجار و دود
بانوی من همیشه تو را خواب دیده ام
بانوی مثل تو هرگز ندیده ام
بانوی شعرهای من از تو شکوفه داد
بانوی بوی تو اُفتاده دست باد
بانو
بهار من تویی

((کامران رسول زاده))

صدایم کن..

جز تو
هیچکس نمی تواند
جانم را
به لبم بیاورد
صدایم کن...


((رویا فخاریان))

هر طور شده خواهی رفت

هر طور شده خواهی رفت
و من حق ندارم که تو را نگه دارم
اما خودت را در من جا بگذار

((عزیز نسین))

معشوقه ی من دو نفر است

معشوقه ی من
دو نفر است
یکی با نام بلند
یکی با نام کوتاه
گاهی بلند زندگی میکنم
گاهی کوتاه

((مریم اقاخانی))

من که ام

از پوستم
صدای تو می تراود
بر پاهای تو راه می روم
با چشم تو شعر می نویسم
من که ام
به جز تو
که در رگ و پوستم نهانی و
نام مرا به خود داده ای

((شمس لنگرودی))

چقد سخته دنیا باهات را(ه) نیاد

نشستم تو فکر اینم بعد من
میخواد عطرِتو کیو داغون کنه
قرارِ از احساسِ کی سر بری
میخواد سیلِ تو کیو ویرون کنه
تو ازمن گذشتی گذشته ولی
یه روز میرسه که چشاتو نخواد
همون لحظه حس می کنی دردمو
چقد سخته دنیا باهات را(ه) نیاد

((فروزان ابراهیمی))