شروع شده ام

شروع شده ام
از نگاه ها
سپس در رایحه ی بادها
به سمت کوه ها
و با ابرها
جاودانه در آمیخته ام.
من بالهایم را
تنها برای تو باز کرده ام و
گذشته ام از دره ها،
پیش آمده ام
به سمت تو
همچون رود
بر صورت زمین
تا لمس کنم پیراهن دشت را،
تا پرنده ای در قلب من
بروید و
در اندام گیاهی
بریزد دلم،
تا جاری شوم از درون
و در شمایل برگی
برون بیفتم.
من برگشته ام از آوندها
از همان روزنه
و بهار را با چشم های خودم دیده ام!
دیگر نه زمستانی مانده
و نه اندوهی،
بنفشه ای پلک گشوده به جهان...!


مرضیه رشیدپور

دل به تنگ آمد و

دل به تنگ آمد و
بنشست به تماشای پرندگان
آه چه آسمانی
چه آزادیِ دل‌انگیزی
پس کجاست آسمان من؟


محمدرضانعمت پور

جان من عاشقانه می پرستمت

جان من
عاشقانه می پرستمت
مهر من
شاعرانه می سرایمت
نه برای لحظه ای
تا ابد دوست دارمت
دلبرانه می خوانمت
در سکوت خلوت شبم
در میان
شعله های بوسه ام
لا به لای
موج گیسوان من
حبس می شوی
و من
قطره قطره
ذوب می شوم !


شوکا صبور

بینِ عشقِ من و احسان تو پیوندی است

بینِ عشقِ من و احسان تو پیوندی است
در نگاهت گُلِ من حسِّ خوشایندی است

رویِ زیبایِ تو آشفته و حیرانم کرد
وَه که نقّاشِ جمالت چه هنرمندی است

ای که هستی زِ وجودت شده پیدا نظری
بین که دلباخته ات تشنه یِ لبخندی است

ای گُلِ باغِ جنان رُخ بِنِما از غم تو
سیلِ اشکم شده جاری و خود اروندی است


من زِ عشق تو به مقصود رسیدم ای دوست
گل اگر می شکفد ریشه و آوندی است

علی باقری

در پـی بهـارانـم

در پـی بهـارانـم
آن بهـار
کـه تـو را
ارمغـان آورد
ورنـه
ایـن
تـنِ یـخ زده
از انـدوه
با هـزاران
گـردش فصـل
سبـز
نخـواهـد شـد


حیدر ولی زاده