فکرش را بکن.

فکرش را بکن.
پاییز باشد،
تو باشی،
باران بزند،
بی چتر،
بی سقف،
دیوانه و رقصان،
در آغوش بکشیم؛

عابران ببینندمان،
هول شویم،
از خواب بپریم،
چشم‌هایمان را
سیل برده باشد.

مجتبی_پورفرخ

همیشه میخواستم برایت شعری بنویسم.

همیشه میخواستم برایت شعری بنویسم.
شعری از زندگی تا ببینی چگونه در چشمان من نشسته ای
شعری که مرا از آنچه میخواهم و می توانم به تو نزدیک تر کند
شعری که فقط تو باشی و من و خوبی ها
شعری بلند تا بتوانم هر بیت آن نام تو رابا واژه ای از خوبی های جهان هم قافیه کنم
شعر تو...
واژه ها را یک به یک نوشتم ولی هیچ کدام هم وزن تو نشد
قافیه را باختم...! و تو در شعر من نگنجیدی
که فقط نام تو هم قافیه ی نام توست

سولماز رضایی

وقتی می گویی دوستت دارم

وقتی می گویی دوستت دارم
اقیانوس ها آرام می شوند
طوفان ها رام،
و دلِ عاشقِ من،
از همیشه عاشق تر


فاطمه مصطفایی

پاییز مرا می شناسد

پاییز مرا می شناسد
تنها اوست
که هر سال برای دیدنم از راه دور
می آید
مرا در آغوش می کشدو
آغوشم را پُر می کند از دردِ
دلتنگی
پاییز مرا می شناسد
از آن سالی که من را تنها
در آن خزان رها کردی...


علیرضا میاحی

غم مخور

[ می‌رسد
غم های بی پایان
به پایان
غم مخور ]

گاهی فکر میکنم

گاهی فکر میکنم
برای همین جمله ی دوستت دارم هم باید بمیرم
که اگرنبود
چطور احساسم را به تو بیان میکردم و چطور به تو میگفتم
من از دوست داشتن تو لبریز و پراز مُردنم.

لعیاقیاثی

عاشق شده ام حال و هوایم خوب است

عاشق شده ام حال و هوایم خوب است

درد است ..ولی درد برایم خوب است !


آرامش من ! باتو فقط حالم نه

خوابم ؛ نفسم ؛ لحن صدایم خوب است


تشخیص پزشک است کنارم باشی

عطر تو برای ریه هایم خوب است

 

من با تو خوشم ؛ نا خوشی ام چیزی نیست

آنقدر که تاثیر دوایم خوب است


هر بااااااار  فقط عاشق تو خواهم شد

صدبااااار  به دنیا که بیایم ... خوب است؟!


طوفان که نه ؛ بگذار قیامت باشد

من در بغل گرم تو جایم خوب است !


  | مهیا غلامی |

_گفت : اگه یه ماشین زمان داشتی

_گفت : اگه یه ماشین زمان داشتی

باهاش میرفتی گذشته یا آینده؟

دستامو دور لیوان چای 

سفت حلقه کرده بودم، نگاش کردم، 

_گفتم : هیچکدوم

_گفت : د بگو دیگه؟ یکیشونه انتخاب کن!

گفتم : اگه ماشین زمان داشتم، 

نه میرفتم گذشته نه میرفتم آینده.

گفت : پس چیکار میکردی دیوونه؟

گفتم : زمان رو همینجا متوقف میکردم وُ

تا ابد به بهونه ی سرد شدن این فنجون چای

همینجا پیش تو میموندم

| بابک زمانی |

تو‌ حرف های مرا نشنیده بگیر

تو‌ حرف های مرا نشنیده بگیر
حرف های من تمام آن چیزی است که دلم می گوید
دل حساب و کتاب ندارد
دل اصلاَ منطق را نمی فهمد
دل قاعده و ‌‌قانون نمی شناسد
دل فقط تو را می خواهد

سولماز رضایی