-
عاشقی نیازمند بودم و
سهشنبه 4 اردیبهشت 1403 12:22
عاشقی نیازمند بودم و ناز معشوق خریداری می کردم آه ای کوچ حالا چرا بر بامم نشستهایی که فهمیدهام یک عمر در اندیشه ام بت پرست بودهام نازی سبزواری جوزانی
-
تو ای تازه بهار
سهشنبه 4 اردیبهشت 1403 12:20
بهترین فصل تو ای تازه بهار غصه ها را ببر امید بیار خبر از لحظه دیدار بده خبر از آمدن و ماندن مولا بده باز کن پنجره ها را به نسیم باز کن سینه ما را ز غبار ای که بر هر وجب از پیرهنت طرحی از سبزه و گل رفته به کار آه من خوش تر ز آواز تو را نشنیدم بزند چیک چیک جار ای کهنسال ترین شادی ما غصه ها را ببر امید بیار آوای شکفتن...
-
السلام علیک یا صاحب الزمان
سهشنبه 4 اردیبهشت 1403 12:18
-
تو خنده ای کردی از
سهشنبه 4 اردیبهشت 1403 12:16
تو خنده ای کردی از سر ترس ،که در آن نرویم،میترسم ،فریاد میزد من اما؛ غرق در شیطنت کودکی دستان قلاب کرده ات میلرزید دیوار بلند و شاخه های خمیده ،فاصله را در نظرم نزدیک میکرد سیبهایسرخ در آغوش برگها؛گویی لبخندمیزد ما را شوقِبغلی پر از سیب ،به سختی؛اما بالا کشید مرا آنچه را دیدم ؛کاش نمیدیدم (هرگز ) باغبان بی خبر...
-
افسوس دگر با تو مرا وصلی نیست
سهشنبه 4 اردیبهشت 1403 12:14
افسوس دگر با تو مرا وصلی نیست پاییز را که با بهار پیوندی نیست در عمق نگاه من که شوری نیست در قعر وجود تو بهار جاریست... فروغ فرهام
-
ذکریونسیه
سهشنبه 4 اردیبهشت 1403 12:12
-
می روم در هوای گرد و غبار هر چه بادا باد
سهشنبه 4 اردیبهشت 1403 12:11
می روم در هوای گرد و غبار هر چه بادا باد نه راه پسی و نه راه فرار هر چه بادا باد تنگ می شود هر دو سینه ام در هوای غبار کوچه تنگ و ریخته این دیوار هر چه بادا باد گرمای تموز و چشم های گریان ابر بهاری می رود به انتها فصل بهار هر چه بادا باد وحشت اندوه شب های تیره و تار می آید چشمک می زند ستاره های بیقرار هر چه بادا باد...
-
بوسه ی صلح ،
سهشنبه 4 اردیبهشت 1403 12:10
بوسه ی صلح ، به زیبایی شاخه گلی ست، روئیده بر خاک ماه اندیشه، به دلچسبی شاعرانه های خاورمیانه، به شیرینی دست تکان دادن کودک عشق تو، برای کودک رؤیاهای من، هر شب در خواب ... مهدی بابایی
-
به گیسوی کدامین بید
سهشنبه 4 اردیبهشت 1403 12:08
به گیسوی کدامین بید آویخته ای آبگینهٔ گونه هایت به نفس کدامین نسیم دمیده ای دم مسیحایت که آفاقم همه تلالوی تو و به هر کجا وُ ناکجا که پیچد راهم چشمت در چشمانم و دستت در دستانم آوایِ امید وُ بزم بهار می خواند علیزمان خانمحمدی
-
به کی می سپاری
سهشنبه 4 اردیبهشت 1403 12:07
به کی می سپاری زدودن اشکهای آشفته ام را که به این بیدادگاهِ زمان دیگر دل کسی نمی گرید برای دلِ گریان ما و نمی تابد رخِ خورشیدی برای صبحگاهِ بی خورشیدمان علیزمان خانمحمدی
-
مثال من از عشق
دوشنبه 3 اردیبهشت 1403 12:03
مثال من از عشق چنان گربه ای است که شکارش را در آسمان می بیند ولی حیف که دستش به او نمی رسد علیرضا چریکی
-
کاش پیچک نیلوفری بودم ارام ارام
دوشنبه 3 اردیبهشت 1403 12:01
کاش پیچک نیلوفری بودم ارام ارام به پایت می پیچیدم وبا ناز ازشانه هایت بالا می رفتم وان جا جاخوش میکردم وارام درگوشت اوای تکیه کن برشانه ام ای شاخه نیلو فرینم سر می دادم فاطمه قاسمی
-
السلام علیک یا صاحب الزمان
دوشنبه 3 اردیبهشت 1403 11:57
-
بوسیدمت از قاب گوشی درد یعنی این
دوشنبه 3 اردیبهشت 1403 11:54
بوسیدمت از قاب گوشی درد یعنی این ویران شدن با یک نگاه سرد یعنی این هرشب کنارت در خیالم شعر میبافم دلتنگیات دیوانگی آورد یعنی این تنها امیدم دست سردم را رها کردی دنیا شود خالی پس از یک فرد یعنی این گفتی برو، من بیتو میمردم ولی رفتم بر مرگ تدریجی کسی رو کرد یعنی این پاهای من با هرقدم هی سستتر میشد رفتم ولی لطفا...
-
در تلاطم یک طارونه
دوشنبه 3 اردیبهشت 1403 11:54
در تلاطم یک طارونه نخل پیری را دیدم خندید و یک آن پس معرکه ی هولناک در بی انتهایی آغوشی سرد و سرد و جاده ای که به انتهای هوش بشریت لعن میداد سگی به خواب رفته بود عمیق و سرد و تاریک و دهانش باز انگار هجای هستی اش را می خواست سراج سهند
-
الله
دوشنبه 3 اردیبهشت 1403 11:51
-
داغ دلم از صبا بپرسید
دوشنبه 3 اردیبهشت 1403 11:49
داغ دلم از صبا بپرسید وز خون دل خدا بپرسید آن کس که به سینه سنگ ما زد از چیست به ما جفا بپرسید رفتیم به راه عاشقیها این راه ز رهنما بپرسید در گوشه این دلم صدایی است این زمزمه را شما بپرسید راز دل رفتگان به دریا باید که ز ناخدا بپرسید احوال دل شکستگان را در موج غم و بلا بپرسید در غربت اگر امیر و شاهی احوال ز آشنا...
-
جنگ خواهد شد بین من و من بر سر چشمانت
دوشنبه 3 اردیبهشت 1403 11:47
جنگ خواهد شد بین من و من بر سر چشمانت در قحط سالی بوسه و باران ها نرگس غلامحسینی
-
افسرده که نه حالتمان گاه خراب است
دوشنبه 3 اردیبهشت 1403 11:47
افسرده که نه حالتمان گاه خراب است چون می بزنی عقل کمی رو به سراب است مجنون شده بودیم نظر بسته و عاشق عاشق شدن از روی هوس مثل حباب است یک دیده نظر کرده و صد دیده ببستیم بی عقل نظر کرده، خودش غرق عذاب است سیلی زده بر رخ که شود رنگ گل سرخ خون است دلم رنگ رخم بهر مجاب است افسون گر و بد طینت و مکار تو بودی مشکی شدن موی سر...
-
یاقوت لبت قرمز چون لاله
دوشنبه 3 اردیبهشت 1403 11:46
یاقوت لبت قرمز چون لاله رنگ سخنت از این زمانه دریا به صدف راز درونش مروارید شب دارد نشانه ازاده دهقان بنادکی
-
پشت اون پنجره ی خونه ی غم ، یه دلی برای تو پر میکشه
یکشنبه 2 اردیبهشت 1403 12:22
پشت اون پنجره ی خونه ی غم ، یه دلی برای تو پر میکشه یه دلی که بی قراره شب و روز ، توی قلب آسمون سر میکشه یه جایی هست که اسیر غم شده ، همیشه از غصه فریاد میزنه گاهی پشت نرده ها گریه کنون ، داره از جدایی ها داد میزنه توی اون زندونی که دل اسیره ، دیو تاریکی و جهل رها شده میون اونهمه آرزوی خوب ، دله من به غصه مبتلا شده...
-
السلام علیک یا صاحب الزمان
یکشنبه 2 اردیبهشت 1403 12:21
-
عشقت صدای شیدا چون دل، مراد لیلا
یکشنبه 2 اردیبهشت 1403 12:20
عشقت صدای شیدا چون دل، مراد لیلا زین حال داستان گوی، با عشق چون فریبا مُردم ز آتش عشق، همچون مثال مجنون چون زنده شد وجودم تنها میان جانا باران مهر قلبت، ریزان به جان و روحم چشمت مسیر راهم، با توست هر چه پیدا زنهار، آسمان را شب ها صدا نباشد چون داند از وجودت رازی میان دل ها عاشق زبان معشوق چون دل نگاه عاشق با دیدنت...
-
بخت ما دفترِ ایام چرا باز نکرد ؟
یکشنبه 2 اردیبهشت 1403 12:19
بخت ما دفترِ ایام چرا باز نکرد ؟ شرح حالی زگرفتاریم آغاز نکرد ؟ ما که رندیم و گدائیم چرا مرشد ما پرده ای در هنرآرائی ما ساز نکرد ؟ همه آوای سلامت به زمین سردادند عندلیبی به هوا خواهیم آو از نکرد خیمه گاه گُل و نسرین به دل صحرا بود بوستان با گُل تنهائی من راز نکرد ما همه چشم به امید طلوعی بودیم چشم کورش گِره از زلف کسی...
-
وقتی که از هر جایی رونده میشم
یکشنبه 2 اردیبهشت 1403 12:16
وقتی که از هر جایی رونده میشم میام دخیل رحمت تو میشم دو دست خالی و دو چشم گریون بر میدارم برای تو میارم تو هم همیشه دستمو میگیری نمیذاری تو غصه ها بمیرم شان تو اینه که خدایی کنی منم باید شکرتو یاد بگیرم اینو خودت بهتر ازم میدونی بدون تو ضعیف و پوچ و هیچم جواد صفری
-
تپش قلب من از لحظه ی دیدار تو بود
یکشنبه 2 اردیبهشت 1403 12:14
تپش قلب من از لحظه ی دیدار تو بود شَرم و سُرخی من از چهره و انوار تو بود هر چه از دوری و دلتنگی خود می گفتی نُت به نُت حرف دلم،هرچه به افکار تو بود سَرو سِرّیست در این عاشقی و دلداری عشق اگر آمده از شدت اصرار تو بود آنچنان غرق دوچشمان سیاه تو شدم که زمان از کف ِ من رفت و فقط کار تو بود کاش دیدار به آخر نرسد هیچ زمان...
-
بهار
یکشنبه 2 اردیبهشت 1403 12:06
-
گلایه پشت گلایه
یکشنبه 2 اردیبهشت 1403 12:05
گلایه پشت گلایه که آسمان یعنی چه که بهار یعنی چه و زمستان نیز چنان که تابستان و پاییز یعنی چه گلایه پشت گلایه که این همه دزدیدی خودت را از من گلایه از این همه صبح که من در انتظار تماشای تو بودم اما تو نیامدی و من در این خیال غوطه ور که گلایهء تو فقط حجم فاصله را تصویر می کند قاسم بیابانی
-
خدا داند که میدانی
یکشنبه 2 اردیبهشت 1403 12:02
خدا داند که میدانی مثال ابر بارانی مثال کوه سندانی مثال درد و درمانی مثال آخرت مانی که خود دانم که میدانی همان را که میخوانی همان دردی که درمانی همان روحی که در جانی نگاهی هست خدایی هست دلی هست سینهای هست سوزشی هست عشقی هست جهانی هست ولی میدانم فقط تو میمانی تو دردی و درمانی تو عشقی از سر جانی نبی مستمندانی وصی...
-
غریبم در میانِ شهرِ خود با کوچه و باران
یکشنبه 2 اردیبهشت 1403 11:57
غریبم در میانِ شهرِ خود با کوچه و باران فریبم داده چشمِ خسته ای دیوانه و پنهان ولی ای کاش در عمق نگاهت رخنه میکردم نمیخواندی سرود گُم شدن در وادیِ نسیان دِگَر قحطی به قلبِ بی کَسَم زد بعدِ رفتنها منم آن آتشی که میشود خاموش در پایان نشستم در کنارِ قایقی نزدیکِ دریا تا بریزد اَشکهای بی ثَمَر بر گونه ام آسان تو بودی آن...