بوسیدمت از قاب گوشی درد یعنی این

بوسیدمت از قاب گوشی درد یعنی این
ویران شدن با یک نگاه سرد یعنی این

هرشب کنارت در خیالم شعر می‌بافم
دلتنگی‌ات دیوانگی آورد یعنی این

تنها امیدم دست سردم را رها کردی
دنیا شود خالی پس از یک فرد یعنی این


گفتی برو، من بی‌تو می‌مردم ولی رفتم
بر مرگ تدریجی کسی رو کرد یعنی این

پاهای من با هرقدم هی سست‌تر می‌شد
رفتم ولی لطفا بگو برگرد یعنی این

بعد از تو من از هرچه آدم گشته‌ام بیزار
در عشق می‌بازد اگر یک مرد یعنی این

خضرالدین بحری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد