-
سایه ای گرچه در دل و جانی
شنبه 1 اردیبهشت 1403 12:37
سایه ای گرچه در دل و جانی دیدنت هم ندارد امکانی من ندانسته بودم آنجایی وازچه رو بی سبب هراسانی می دوم می دوم به دنبالت می روی می روی شتابانی آرزو می کنم که برگردی تومرا ارجمند جانانی درگلستان خاطرم انگار غنچه های شکفته را مانی من کویرم که تشنه ی آبم توهمان قطره های بارانی روزگار خزانی ام حتی مژده ی شوکت بهارانی من اگر...
-
بهار
شنبه 1 اردیبهشت 1403 12:35
-
ای تمام من تو و تمام تو من کجایی
شنبه 1 اردیبهشت 1403 12:35
ای تمام من تو و تمام تو من کجایی نمی توانم باور کنم که تو از من جدایی رفتی و نیمی از من را با خودت بردی کمرم را شکستی بدون هیچ خطایی حمید محمودنیایی
-
آرزوی من این است
شنبه 1 اردیبهشت 1403 12:33
آرزوی من این است خانه ات آباد دلت شاد ریه هات پر از عطر اقاقی سخنت هجای عشق لبهایت پر از عقیق باده گوشهایت ز ترنم آواز هَزارپر قدت سرو شبهایت پر ستاره دستهایت آویخته به گردن بندمروارید خوشه پروین رویت به زیبایی رویای ماه گونه ات به سرخی سیب حوا عاشقان و دلدادگان دربندت ودلت آزاد هنگامه ی بازگشت که فرارسید ریه هایت را...
-
السلام علیک یا صاحب الزمان
شنبه 1 اردیبهشت 1403 12:33
-
حسِ دلتنگیِ چشمان تو را
شنبه 1 اردیبهشت 1403 12:32
حسِ دلتنگیِ چشمان تو را نتوان گفت به شعری کوتاه قلمم ، قدرت پرواز نداشت دفترم دفترِ ناکامی هاست بهنام زمردپور
-
باید که اصول عشق من را تو بدانی
شنبه 1 اردیبهشت 1403 12:31
باید که اصول عشق من را تو بدانی در دایره ی عشـــق، تو در مرکـز آنی تو سـوزن پـرگاری و من نوک مدادم من دور تو می گردم و دورم نتوانی محمد قائمی نیا
-
برخی شب ها همه چیز متفاوت است
شنبه 1 اردیبهشت 1403 12:30
برخی شب ها همه چیز متفاوت است گهواره ی زندگی گوئی اسیرِ تصنیفی است که مدتها پیش اسقاط شده ودرد، بسیارِ بسیار ما را وا می دارد به غوطه زدن در نیازبه پر پرزدن ، در نیاز به بال ها درست در همان نقطه که آه ها رشک برده اند باز به خاطره ها نازنین رجبی
-
خورده مگیر از تب من باده بجوی از لب من
شنبه 1 اردیبهشت 1403 12:29
خورده مگیر از تب من باده بجوی از لب من مست مشو که غافلی سر نهان من ز من عهد بیاورم دمی باده زنم دمادمی مست نیم که عاقلم عاقل جان من ز من گفت شبی به شب پری نور تو چون میگذری میبردم به خانهام جام جهان من ز من باش تو منتظر دمی آب حیات من تویی قد بکشم به خانهام سر بیان من ز من گفت که تو لیلی نهای آشفته سر خیلی نه ای...
-
ای کاش سرود آشنایت باشم
شنبه 1 اردیبهشت 1403 12:28
ای کاش سرود آشنایت باشم تا شاهد هرچه لحظه هایت باشم شاعر شدنت را به تماشا بنشینم یک حرف میان وازه هایت باشم آنی بوزد رایحه ی خوب تو و من سرمست ترین مرغ هوایت باشم خوب وبد اگر هست کنارتو بمانم همراه تمام ماجرایت باشم افتاد اگرهم گره در راه عبورت باجان خودم گره گشایت باشم ازعشق تو شدخزانه دل لبریز کافیست همین که مبتلایت...
-
واژگان را به بازی رازگونه ای آشکار می کنم
جمعه 31 فروردین 1403 12:02
واژگان را به بازی رازگونه ای آشکار می کنم اگر این راز به نجوایی آهسته بدانی چه شیرین اگر تو این راز نخوانی، چه تلخ ولی حقیقت ایستاده اینک پشت سینه تو می کوبد آن نبض پرشمار تا به شمار آری آوردگاه رهایی به جان دلی تازه راهی نو، تولدی تازه، لبخندی مهرآمیخته از دامن عشق. دست های آسمان به روی تو گشوده است اینک جایی برای...
-
پرنده ای شیشه ای
جمعه 31 فروردین 1403 12:00
پرنده ای شیشه ای کنار خرده شیشه ها افتاد و شکست نمیدانم پرنده شیشه را شکست یا شیشه پرنده را ؟ سحرفهامی
-
در آینه ببین
جمعه 31 فروردین 1403 11:58
در آینه ببین گیسوی چلیپات را که موج موج به ساحل نگاهت می رسند آرام آرام وه ،چقدر زیباست شکن در شکن این امواج بلند آه بنگر چقدر فاصله است بین مویی شکسته تا دلی شکسته ابوطالب احمدی
-
داش ابرام تولدت مبارک.اول اردیبهشت
جمعه 31 فروردین 1403 11:54
-
بس لشکر و من تو را مقابل دارم
جمعه 31 فروردین 1403 11:52
بس لشکر و من تو را مقابل دارم طوفان زده ام امید ساحل دارم در کشمکش و بی سر و سامانی دهر از لطف تو حق پناه و حائل دارم کلثوم پیکرستان
-
میانِ دستانِ بهار
جمعه 31 فروردین 1403 11:50
میانِ دستانِ بهار پشتِ سانسورِ زمان لای عطرِ آب و خاک خاطرهای میجوشد مثلِ بساطِ چای کودکی گرم و خنک، پاکِ پاک ناهید ساداتی
-
السلام علیک یا صاحب الزمان
جمعه 31 فروردین 1403 11:48
-
غم داشت نقاب شادمانی زده بود
جمعه 31 فروردین 1403 11:45
غم داشت نقاب شادمانی زده بود پیری که خودش را به جوانی زده بود از زخم زبان دیگران کفری شد حتی به خودش انگ روانی زده بود علیرضا همتی فارسانی
-
نهال دلنشینِ عشق، در دل سرخ جوانه کرد
جمعه 31 فروردین 1403 11:44
نهال دلنشینِ عشق، در دل سرخ جوانه کرد رز سپید هم ،شمیم خود به باغ ودر روانه کرد رنگ قشنگ سبز هم زینت کوه ودشت شد پرنده ای به گوش گل قرار عاشقانه کرد محمد امین نژاد
-
فریاد و ای فریاد مارا داد رس نیست
جمعه 31 فروردین 1403 11:43
فریاد و ای فریاد مارا داد رس نیست آنگونه تنهاییم گویا هیچ کس نیست تلخ است روی روزگار و حسنش این است بر سفره ی ما سایه ی بال مگس نیست یاری که گاهی دشمنت را شاد دارد همدست دشمنهاست او ، یار تو پس نیست وقتی که بالت زخم دار سنگ خویش است هفت آسمان هم بیشتر از یک قفس نیست ترسم که روزی مرگ فهماند به من که راه رهایی از قفس...
-
عطر تو باید بپیچد در هوایم سیب سرخ
جمعه 31 فروردین 1403 11:41
عطر تو باید بپیچد در هوایم سیب سرخ با تو خوشبو میشود دنیا برایم سیب سرخ میوهی عشقی که غوغا میکنی با عطر خود با حضورِ مهربانت آشنایم سیب سرخ آنچه دردم را به پایان میرسانَد طعم توست آمدی پایان شوی بر دردهایم سیب سرخ خالصی، پاکی، قشنگی، باوفایی، محشری یار من، جانان من، ای بی ریایم سیب سرخ بس کنارت اوج میگیرد هوای...
-
ببین که بهار من چقدر ، زمستانی ست
پنجشنبه 30 فروردین 1403 12:18
ببین که بهار من چقدر ، زمستانی ست و چشم های بی قرارم همیشه، بارانی ست به شکوه ،ریش شد دل غمین ک خسته ام نه آبادم که این اوج ویرانی ست به سر نشسته قاصدک پیری به گیسوان بلندم تمام عمر گذشت و اوج پشیمانی ست نبوده هیچ وقت قراری به بی قراری هایم نگاهی گرم آرامش این دریای طوفانی ست به خون دل شستم ؛دست از آدمهای بی احساس که...
-
آیینه جان، حاجی و مکّـه؟ یاد ما کردی؟
پنجشنبه 30 فروردین 1403 12:16
آیینه جان، حاجی و مکّـه؟ یاد ما کردی؟ یاد رفیقان به محنت مبتلا کردی؟ از بعد عـمری یاد یار عهد دقیانــوس؟ از بعد عـمری یاد یار نـخـ نما کردی؟ جای تعجّب دارد و کم هم ندارد که بعد از قرونی یاد آیین وفا کردی یک در هزارِ احتمالاتِ مقـدّر بـود کاری که دور امروز از ذهن قضا کردی خورشیدِ امروز از کدامین سمت عالم خاسـت که یاد...
-
شبی بر رگ جان زدی نیشتر
پنجشنبه 30 فروردین 1403 12:15
شبی بر رگ جان زدی نیشتر که از خویش دوری، ز ما بیشتر ز غوغای عالم برون شو دمی به خویش آ، نباشد تو را خویشتر محمدعلى دهقانى
-
السلام علیک یا صاحب الزمان
پنجشنبه 30 فروردین 1403 12:14
-
واکنش بـر حمله ی صهیـون شد
پنجشنبه 30 فروردین 1403 12:13
واکنش بـر حمله ی صهیـون شد صـاعقـه بـر دشمـنِ ملعـون شد عقـده های مـا هنـوز سر وا نکرد این اشارت بهـرِ یک مضمون شد دست اگر از پـا خطـا کـرد اهرمن در چنین سودا یقین مغبـون شد هـاتفــی داده نــدا ایـن نکتــه را قولِ رب بر نصرِدین مشحون شد رمز شعر الف: ترکیب حرف اول مصراع فرد ب: ترکیب حرف اول مصراع زوج سلیمان ابوالقاسمی
-
من ساحلی پر تلاطمم
پنجشنبه 30 فروردین 1403 12:12
من ساحلی پر تلاطمم جای پای زیادی در من است هیچکدام را نمی شناسم جز رد آن کس که گلی کاشت و من آن را به تو هدیه دادم و تو رفتی راستی تو کیستی؟؟؟؟ شادی خانی
-
باشهدا
پنجشنبه 30 فروردین 1403 12:10
-
مرا نخواستی
پنجشنبه 30 فروردین 1403 12:09
مرا نخواستی حق داری این روزها کسی برای نان آجرشده تره هم خرد نمی کند ابوطالب احمدی
-
خطا گفت انکس که بر ما بگفت
پنجشنبه 30 فروردین 1403 12:07
خطا گفت انکس که بر ما بگفت گل نسترن از دل خاک شکفت اگر همت نور خورشید نبود گل نسترن کی دهان می گشود اگر باد و باران نبود کار ساز که کی می شد ان نسترن سر فراز ببین قدرت دانش کردگار چه افریده است درین روزگار مگو این جهان سر بخودامده ترا باوریست این چنین بیهده همه سنبل و یاسمن در بهار به بار اید از همت کردگار قاسم...