افسرده که نه حالتمان گاه خراب است

افسرده که نه حالتمان گاه خراب است
چون می بزنی عقل کمی رو به سراب است
مجنون شده بودیم نظر بسته و عاشق
عاشق شدن از روی هوس مثل حباب است
یک دیده نظر کرده و صد دیده ببستیم
بی عقل نظر کرده، خودش غرق عذاب است
سیلی زده بر رخ که شود رنگ گل سرخ
خون است دلم رنگ رخم بهر مجاب است
افسون گر و بد طینت و مکار تو بودی
مشکی شدن موی سر از روی خضاب است
ما با دل خود یکه و غمخوار بماندیم
غم خوردن تنهایی ما مثل ثواب است
تصمیم چنین گشت که در عالم فانی
تدبیر شود فلسفه چون چهره نقاب است

عبدالرضا اربابی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد