سکوت مَرهَم این درد بی مداوا شد

سکوت مَرهَم این درد بی مداوا شد
کسی نمی‌شنود پس چرا کنم فریاد

سینا اسعدی

راستی آیا جایی خبری هست هنوز ؟

راستی آیا
جایی خبری هست
هنوز ؟


اخوان ثالث

به خیر می‌شود این شب به پای بوسه‌ی تو

به خیر می‌شود این شب به پای بوسه‌ی تو
اگر دمی تو کنارم به عشق بنشینی...

قاسم پارسایی‌فر

مادربزرگ می‌گفت:

مادربزرگ می‌گفت:
آدم بوی غذایی را بشنود
دلش بخواهد
و نداشته باشدش
نفسش می‌ماند
مریض می‌شود..
دیروز کنار پنجره
بوی عطرت می‌آمد

مریم قهرمانلو

هیچکس مجبور به تحمل کردن دیگری نیست .

هیچکس مجبور به تحمل کردن دیگری نیست .
همه ما حق انتخاب داریم .
حالا اگر بدلایلی انتخاب ما تحمل کردن باشد ،
به خاطر احترام به خود و تصمیمی که گرفته ایم
نباید منتی بر سر کسی بگذاریم.
برای اینکه دچار عذاب مضاعف نشویم ،
قهرمان اشتباهات خودمان که میتوانیم باشیم.
نمی توانیم ؟؟؟

شب باش : در پوشیدن خطای دیگران

شب باش : در پوشیدن خطای دیگران
زمین باش : در فروتنی
خورشید باش : در مهر و دوستی
کوه باش : در هنگام خشم و غضب
رود باش : در سخاوت و یاری به دیگران
دریا باش : در کنار آمدن با دیگران
خودت باش : همانگونه که می نمایی...
ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻧﮑﻨﯿﺪ:
ﺍﻭل ﺁﻧﭽﻪ نیستید، ﺩﻭﻡ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﭽﻪ ﻫﺴﺘﯿﺪ.
همیشه یادمان باشد که نگفته ها را میتوان گفت
ولی گفته ها را نمیتوان پس گرفت..
چه سنگ را به کوزه بزنی
چه کوزه را به سنگ بزنی .
همیشه شکست با کوزه است.

خالی گشته ام از حرف از شعر از کلمه...

خالی گشته ام
از حرف
از شعر
از کلمه...

آه...
این وحشیِ دل
رام شدنی نیست
این
"سیاهِ سردِ بی تپشِ گنگ"

بی تو...

تویی که چون هراسی
از ژرفای اندیشه بر می آیی

و
خالی می کندم
نبودن ات
از حرف
از شعر
از کلمه...

غزل لنگرودی

در سینه هامان نه عشق مرده بود

در سینه هامان
نه عشق مرده بود
نه آرزوی پرواز
نه طپش های موقرانه ی قلبی بی شتاب
در سینه هامان
یک پرنده
در هوای جنون جان داده بود
یک پرنده
که آواز را
به پنجه های پلنگ درونش باخته بود
یک پرنده
که در مجمر پر آشوب روزگار
بی تابانه
تاخته بود
یک پرنده
که بی هیچ جراحتى
جان داده بود...