در سینه هامان نه عشق مرده بود

در سینه هامان
نه عشق مرده بود
نه آرزوی پرواز
نه طپش های موقرانه ی قلبی بی شتاب
در سینه هامان
یک پرنده
در هوای جنون جان داده بود
یک پرنده
که آواز را
به پنجه های پلنگ درونش باخته بود
یک پرنده
که در مجمر پر آشوب روزگار
بی تابانه
تاخته بود
یک پرنده
که بی هیچ جراحتى
جان داده بود...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.