چه زود رنگ باخته پائیز شده ایم

چه زود رنگ باخته پائیز شده ایم
در این هوای دلگیر
شاید روزگارِ پیر تلافی کرده
تمام فصل های خزان را
لا به لای برگ های بی قرار؛
و انگار زندگی گُم شده
زیر انبوهی از گلّه ی اکسیژنِ روئیده
بر شاخه سار درختان
که اینگونه نفس های تابستان بند آمده
از رو سیاهی روزهای بارانی!


مرتضی سنجری

به پای آمدنت, دسته گلی نرگس چیدم.

به پای آمدنت,
دسته گلی نرگس چیدم.
پشت تاریکی آن کوچه دلتنگی,
منتظرت ماندم.
تو آمدی اما...
با پیرهنی که انتهای دامنش,
باغ گل نرگس داشت...

رسول امامی

فراموشی آدابی دارد

فراموشی آدابی دارد

من نمی دانم شان

کاش!

پیش از رفتن

می آموختی ام


رضا پریشان شیدا

نه آنگونه ایی که تو را به دست خاطره بسپارم

نه آنگونه ایی که تو را
به دست خاطره بسپارم
نه غمی نه بارانی
که به جان بخرم تو را
تو همان نسیم صبحگاهی
که من به شوق عبورت
تمام کوچه ها را به تماشایت وا میدارم

دلم تو را هزار سال منتظر است
همسان خون در رگهایم
همسان نور درچشمانم
من تو را زیسته ام
بسان ابر
بسان خورشید
تو همان چشمه نوری
که خاطره اش سالهاست
در ذهنم نقش بسته
از عبور هر رهگذر
عطر تو را جستجو کردم
دوباره دلم فریاد میزند تو را
در فرسنگ ها دورتر از جان من
تو همان نیمه منی ؟!
وقت آمدن گم کردیم
من تو را یا تو مرا ؟!


زهره مومنی

خوابم هرچه سنگینتر باز بیدارمی شوم

خوابم هرچه سنگینتر
باز
بیدارمی شوم
باصدای
نخستین گام سحر
اول سلامم
به آسمان است
سپس به آفتاب
به آب
به آتش
وبه هرآنچه پاکیست
آنگاه می گشایم
پنجره خیال را
به سمت وسویت
وعطردستانت
می برد به باغ نگاهت
می چینم
گلهای دوستت دارم را
از حاشیه
آبشار گیسوانت
واینجا ست
که میرسم
به انتهای نماز صبحم
وازخدا می طلبم
عشق را . . .
روزی کند برایتان

رحیم فخوری

خواستم با واژه ای عشق را توصیف کنم

خواستم با واژه ای

عشق را توصیف کنم

همه ی واژه ها از یادم رفت

جز نام تو....

و چه توصیفی بهتر از این

که نامت

دامنه ی واژه های من است.


مریم ابراهیمی

یادت هست آخرین قرارمان را؟

یادت هست
آخرین قرارمان را؟
خیابان رازقی را می گویم
حالا سال‌هاست
تمام اندیشه ام بوی رازقی می دهد!

غلامحسین افراس

شهریور بهشتی ست

شهریور بهشتی ست
که جان به در بُردهِ
از داغی مرداد .
و به خُنکای مهر
عشق تو را نفروخته است.
تو ای زادهِ, شهر بهشتی
چی‌ماه‌, نظر
به سوی ماه تو دارد.

چی ماه بخشنده