ماجرای من و تو، باور باورها نیست

ماجرای من و تو، باور باورها نیست
ماجراییست که در حافظه دنیا نیست

نه دروغیم نه رویا نه خیالیم نه وهم
ذات عشقیم که در آینه ها پیدا نیست


تو گمی درمن و من درتو گمم باورکن
جز دراین شعر نشان و اثری ازما نیست

شب که آرام تر از پلک تو را میبندم
بادلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست

من و تو ساحل و دریای همیم اما نه!
ساحل اینقدر که درفاصله با دریا نیست…


“محمد علی بهمنی”

آمده‌ام با عطـــش ســـال‌ها

آمده‌ام با عطـــش ســـال‌ها
تا تو کمی عشـق بنوشانی‌ام

ها به کجا می‌کشیم خوبِ من؟
ها نکشـانی به پشیــمانی‌ام



#محمدعلی_بهمنی

ماجرای من و تو، باور باورها نیست

ماجرای من و تو، باور باورها نیست
ماجراییست که در حافظه دنیا نیست

نه دروغیم نه رویا نه خیالیم نه وهم
ذات عشقیم که در آینه ها پیدا نیست

تو گمی درمن و من درتو گمم باورکن
جز دراین شعر نشان و اثری ازما نیست

شب که آرام تر از پلک تو را میبندم
بادلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست

من و تو ساحل و دریای همیم اما نه!
ساحل اینقدر که درفاصله با دریا نیست…


“محمد علی بهمنی”

تو کیستی !

تو کیستی !
که سفر کردن از هوایت را
نمی توانم...
حتی به بالهای خیال
!

محمد علی بهمنی

نه از خودم فرار کرده ام

نه از خودم فرار کرده ام
نه از شما
به جستجوی کسی رفته ام که
"مثل هیچ کس نیست"
نگران نباشیدیا با او
باز میگردم

یا او
بازم میگرداند
تا مثل شما زندگی کنم .

محمد علی بهمنی

ماجرای من و تو، باورِ باورها نیست

ماجرای من و تو، باورِ باورها نیست
ماجراییست که در حافظهِ دنیا نیست
نه دروغیم نه رویا نه خیالیم نه وَهم
ذاتِ عشقیم که در آینه ها پیدا نیست

محمدعلی بهمنی

با نگاه تو به خودم که نگاه می کنم

با نگاه تو
به خودم که نگاه می کنم
دوست داشتنی می شوم

مویم سفید شده
دندان هایم ریخته
هنوز اما
دوست داشتنی می نمایی ام

پیرچشمی نگرانم می کند
عینکی به شماره نگاه خودت
برایم بفرست


محمدعلی بهمنی

گاهی تورا کنار خود احساس می کنم

گاهی تورا کنار خود احساس می کنم
اما چقدر دلخوشی خواب ها کم است

محمدعلی بهمنی