اگر خداوند برای تو خوب بخواهد,

اگر خداوند برای تو
خوب بخواهد,
هیچکس نمی تواند
آن را از تو برگرداند.

ما را دو روزه دوری دیدار می‌کشد

ما را دو روزه دوری دیدار می‌کشد
زهری‌ست این که اندک و بسیار می‌کشد
عمرت دراز باد که ما را فراق تو
خوش می‌برد به زاری و خوش زار می‌کشد
مجروح را جراحت و بیمار را مرض
عشاق را مفارقت یار می‌کشد
آنجا که حسن دست به تیغ کرشمه بُرد
اول جفاکشانِ وفادار می‌کشد


وحشی بافقی

بوته های دلتنگی

درخواب های من
دختری باموهای بلند سیاه
چشم های سیاه
با مداد سیاه شکسته ای
روی پلک هایش
برای تومی نویسد
شعری راکه تنهایی ست

دختری که شبیه من است
و پیراهن آبی اش پر از
بوته های نارنجی دلتنگی ست …

#دنیا غلامی

برای رفتن چمدان می بندند،

برای رفتن چمدان می بندند،
برای ماندن دل..!
من کدام را ببندم؟
که نه خیال رفتن دارم،
و نه توان ماندن..

حسین توکلی

بهانه گیری هایم

بهانه گیری هایم
دُرست از لحظه ای
که تو را دیدم آغاز شده...
از " عشق "
همین را به یادگار برایم گذاشتی
"جانا "
بهانه فقط بهانه ی" تو"

مژگان_بوربور

بیست سال بیهوده در تبعیدگاه

بیست سال بیهوده در تبعیدگاه
به انتطارت نشستم
تا این که تو را در وطن یافتم
ای الهه ، ای کبوتر مقدس
تو تبعیدگاه و وطن منی
و قصیده ی منتظرم
هر گاه تو را می ‌بینم
زندگی در رگ‌ هایم جاری می‌ شود
و آن گاه که نهان می شوی
آتش و ابر و آذرخش و باران
در قلبم خاموش می ‌شوند
ای الهه‌ ای که همه‌ ی الهه ‌هایم را
فرمان بر خود ساخت
و چونان ملکه ‌ای
بر تخت شاهی آن ها تکیه زد
به تو ایمان آوردم
و به واژه ‌هایت
و عاشقانه ‌هایت
که در سطورشان
خورشید عالمتاب را دیدم که از نو متولد می‌ شود
عبدالوهاب البیاتی