چون پرسم از پناهی ، پشتی و تکیه‌گاهی

چون پرسم از پناهی ، پشتی و تکیه‌گاهی
آغوش مهربانت ، از هر جواب خوش‌تر

یک دقیقه باقی مانده باشد

یک دقیقه باقی مانده باشد
یا هزار سال
این زندگی را
هر چه که هست
هر چه که باشد
حتی اگر به قدر یک پلک زدن
حتی اگر به وسعت یک عمر
صرف هیچ چیز نخواهم کرد
به جز دوست داشتنت!

طاهره_اباذری_هریس

دامن مکش به ناز که هجران کشیده ام

دامن مکش به ناز که هجران کشیده ام

نازم بکش که ناز رقیبان کشیده ام

از سیل اشک شوق دو چشمم معاف دار


کز این دو چشمه آب فراوان کشیده ام


"شهریار"

مواظب باشید چی بخورد بچه هاتون میدید.....

مواظب باشید چی بخورد بچه هاتون میدید.....

گاه آرزو می‌کنم زورقی باشم برای تو

گاه آرزو می‌کنم زورقی باشم برای تو
تا بدان‌ جا برمت که می‌خواهی.
زورقی توانا
به تحمل باری که بر دوش داری،
زورقی که هیچگاه واژگون نشود
به هر اندازه که ناآرام باشی
یا متلاطم باشد
دریایی که درآن می رانی...

پیش از آن که واپسین نفس را برآرم

پیش از آن که واپسین نفس را برآرم
پیش از آن که پرده فرو افتد
پیش از پژمردن آخرین گل
برآنم که زندگی کنم
برآنم که عشق بورزم
برآنم که باشم.

چرا کسی به دوستت دارم‌های من دستبند نمی‌زند؟

چرا کسی به دوستت دارم‌های من دستبند نمی‌زند؟
و لب‌هایم را به زندان نمی‌برد؟
هیچ‌چیز مثل اعتراف
میله‌ها را برق نمی‌اندازد

قائم عظیمی

هرچه انسان با وضوح بیشتری بشناسد

هرچه انسان با وضوح بیشتری بشناسد
و هوشمندتر باشد درد نیز بیشتر میشود.
شخصی که در او نبوغ یافت شود
بیش از همه رنج می‌برد.