دم کرده تابستانم

‌دم کرده تابستانم
در عصر سکوت
گرم می‌شود
چانه‌ی تن هایی


مهتاب_پارسایی

صامت شدی خواندمت

‌صامت شدی
خواندمت
حرف می شوم
فریادم کن


آرزو_جهانگیری

نگاه کن شعر می بارد از آسمان

نگاه کن
شعر می بارد از آسمان
واژه های بارانی
واژه های برفی
گویی
زمستان شعر است
کجاست رندی های حافظ؟
کجاست بامدادی ؟
به سپیدی شاملو


منوچهر پورزرین

اجاره ای سنگین

اجاره ای سنگین
در جیب کوچک
خراج تن می شود
برآن جسم
که در مستطیلی تاریک
خوراک موران ست


لیلادهقان

قلب تو دیگرترانه ی قلب مرا

قلب تو دیگرترانه ی قلب مرا

در شادی و اندوه نخواهد شنید، آنگونه که می شنید

دیگر پایان راه است... ترانه ی من در دوردست ها

در دل شب سفر می کند

جایی که دیگر تو در آن نیستی.

(آنا آخماتووا)

رنجورِ عشق..

رنجورِ عشق..
بِه نَشوَد..
جُز به بوی یار..


سعدی

دور نباش

دور نباش
در این دنیایِ کوچک!
در این آغوشِ دنج!
نزدیک تر باش،از روح به جان،
نزدیک تر باش،از جان به تن،
نزدیک تر باش،از تن به من!
تو
خود من باش!


حامد نیازی