قلب کوچکم

قلب کوچکم چطور حجمِ سنگینِ این همه احساس را
در خودش پنهان کند
میترسم عاقبت مرا به زانو دربیاورد
شعله های عشقِ بی سرانجامت
من اینجا تمام میشوم
وقتی تو مرموزانه
لبخند میزنی
و زیرکانه مرا میکشانی
به هر سمت از سرزمینِ سرد احساست.
من غریبانه ترین،
حالتِ دوست داشتن را باتو
تجربه کردم

تو سرکش تراز توفان کویر
ومن آواره تر از شن های داغ بیابان.

لعیاقیاثی

سالهای زیادی گفتند

سالهای زیادی گفتند
از گیسوان یلدا
و انارهایـی که از غم
دلشان ترک خورده
من اما
سالهاست که دقیقه ها را
جمع مـی کنم
برای روزی که دقیقه های بیشماری
کنار هم باشیم

.
.
.
.
.
مریم_سلیمانی

و تو هم روزی پیر می شوی

و تو هم روزی پیر می شوی
اما من
پیرتر از این نخواهم شد
در لحظه ای از عمرم متوقف شدم
منتظرم بیایی
و از برابر من بگذری
زیبا ، پیر شده
آراسته به نوری
که از تاریکی من دریغ کرده ای


شمس لنگرودی

اگر یک نفر هر آنچه که از درونش برمی آید را بنویسد

اگر یک نفر
هر آنچه که
از درونش برمی آید را بنویسد
بی شک از درون او
کسی رفته است


ایلهان برک
ترجمه : سیامک تقی زاده