بودَنت یک جور...

بودَنت یک جور...
نبودَنت یک جور...
با تو
تمامِ بلاتکلیفیها را
تجربه کردم!

#علی_قاضی_نظام

برای پاک کردن کتاب ها

برای پاک کردن کتاب ها
کافی است آن ها را باز نکینم
آدم ها هم همین طور،
برای محو کردنشان کافی است هرگز با آنها صحبت نکنیم!

حتی اگر دستت از من کوتاه باشد

حتی اگر
دستت از من کوتاه باشد
باز هم موهایم را
برایت بلند نگه می دارم

دریچه ی قلبم را می بندم ؛
مبادا
غبار دوست داشتن کسی
روی آن بنشیند!

مثل یک مرد
از زنی که به من سپرده ای
مراقبت می کنم...

مینا_آقازاده

این یکی از عادات قدیمی و مسخره‌ی انسان است:

این یکی از عادات قدیمی و مسخره‌ی انسان است:
که وقتی راهش را گم می‌کند،
تندتر می‌دود...

برای آن که بتوان کمی ، حتی شده کمی زندگی کرد باید دو بار متولد شویم !

برای آن که بتوان کمی ، حتی شده کمی زندگی کرد باید دو بار متولد شویم !
ابتدا تولد جسممان است و سپس تولد روحمان .
هر دو تولد مانند کَنده شدن می‌مانند !
تولد اول بدن را به این دنیا می‌کشاند ، و تولد دوم روح را به آسمان پرواز می‌دهد ...
تولد دوم من زمانی بود که تو را ملاقات کردم ...

کاش بتوان در پیری چیزی

کاش بتوان در پیری چیزی
از سادگی کودکی را زنده نگه‌داشت.
برای آدم بودن کمی ساده لوحی لازم است،
یا کمی خوشباوری،
برای زنده ماندن و تحمل زندگی.

اینکه قهوه ام رو تلخ می خورم،

اینکه قهوه ام رو تلخ می خورم،
یعنی هیچ دلیلی واسه خوشحالی الکی ندارم!

واقعیت زندگی چیزی نیست که بشه با قند و شکر شیرینش کرد...

وقتی کسی به زندگی آدم پا می ذاره، تنها میاد، اما وقت رفتن،
تو رو هم با خودش می بره!
امروز یه نفر رو دیدم که بُرده بودنش...
اینو از قهوه ی تلخی که سفارش داد فهمیدم!

پویا جمشیدی

عشق ما دهکده ای که هرگز به خواب نمی رود

عشق ما دهکده ای که هرگز به خواب نمی رود
نه به شبان و
نه به روز
و جنبش و شور حیات
یک دم در آن فرو نمی نشیند
هنگام آن است که دندان ها تو را
در بوسه ئی طولانی
چون شیری گرم
بنوشم


"احمد شاملو"

هیچ شاعری توانِ تکلمِ مرا ندارد

هیچ شاعری توانِ تکلمِ مرا ندارد
خاصه اگر نامِ تو در ترانه...تمام شود.
تو تمامی، کاملی، کلماتِ منی...که از منی!

دوستت دارم!
بگویم مثل چه مثلاً ؟!

مثل تشنهٔ بی‌راه که تَرَنُم آب را،
کمی قدیمی‌تر مثلاً
مثل ماهِ می‌خوش که بَدْرِ تمامِ باران را
-خاصه حوالی صبح!
اردی‌بهشت بهتر است به راهِ شمال.

سیدعلی صالحی

از دست دادن هر انسانی که دوستش میداشتم

از دست دادن هر انسانی که دوستش میداشتم
آزاردهنده بود.گرچه اکنون متقاعد شده‌ام که

هیچکس،کسی را از دست نمی‌دهد‌،زیرا هیچکس

مالک کسی نیست.این تجربه واقعی آزادی است.

#پائولو_کوئیلو