سَرِ من درد که نه،
میلِ شکستن دارد
تا که بیرون بکشم
از وسطش
فکرِ تو را ...
علیرضا فراهانی
بهترین فرشته ها همین شیطان بود.
مرد و مردانه ایستاد و گفت:
نه، سجده نمی کنم،
تو را سجده می کنم
اما این آدمک های کثیفی را که از «گلِ متعفن» ساخته ای،
این موجود ضعیف و نکبتی را که برای شکم چرانیش
خدا و بهشت و پرستش و عظمت و بزرگواری
و آخرت و حق شناسی و محبت
و همه چیز و همه کس را فراموش می کند،
برای یک شکم انگور یا خرما یا گندم،
گوسفندوار پوزه اش را به زمین فرو می برد
و چشمش را بر آسمان و بر تو می بندد، سجده نمی کنم!
کویر
دکتر علی شریعتی
کسی به فکر گل ها نیست
کسی به فکر ماهی ها نیست
کسی نمی خواهد
باورکند که باغچه دارد می میرد
که قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کرده است
که ذهن باغچه دارد آرام آرام
از خاطرات سبز تهی می شود
و حس باغچه انگار
چیزی مجرّدست که در انزوای باغچه پوسیده ست ...
فروغ فرخزاد
دفتـر شعرم را که میگشایم
مُشتی از تـو
بیرون میریزد...
هوا به تو آغشته میشود!
و میترسم که نکند
یک شهـر عاشقت بشود...
آهای..
دردانـه ی برگ برگِ نوشته ها
از تـو گفتن
چه عالـمی دارد...
#مریم_قهرمانلو
من عاشقِ همان
"دوستت دارم" هایی هستم
که نمی گویی!
که با نگاهت
دلم میلرزد؛
که فقط میگویی
"مواظب خودت باش"
ما نیز زیستیم، خندیدیم، عشق ورزیدیم و
روزی نیز درگذشتیم...
جیمزجویس
بیا ای روشن، ای روشن تر از لبخند
شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی ها
دلم تنگ است...