باور نداشتم که زنی بتواند

باور نداشتم که زنی بتواند

شهری را بسازد و به آن

آفتاب و دریا ببخشد و تمدن.

دارم از یک شهر حرف می زنم!

تو سرزمین منی!

صورت و دست های کوچکت،

صدایت،

من آنجا متولد شده ام

و همان‌جا می میرم!

 

"نزار قبانی"

بیدار شدم، صبح شده بود

بیدار شدم، صبح شده بود

و چاره‌اى جز دوست داشتنت نبود.

هرکسی کاری دارد

حتی آدم‌هایِ بیکار !

این شغلِ من است، "دوستت دارم"

[ محمدعلی بهمنی ]

رو به رویم یک نفر ، با خنده دستت را گرفت

رو به رویم یک نفر ، با خنده دستت را گرفت
بعدِ آن لرزید دستم ، هر که بر لب خنده داشت

سعیدشیروانی

یا به میدان نیا, یا تمام بیا.

یا به میدان نیا, یا تمام بیا.
جنگ کاهلانه همیشه
به نفع دشمن است
هیچ موجودی
نفرت انگیز تر از عاشق نیم بند نیست...!



"نادر ابراهیمی"

تا به حال لبهات حواست را پرت کرده؟

تا به حال لبهات حواست را پرت کرده؟
تا به حال دلتنگ تو بوده ای تا بفهمی چه می گویم؟
یکبار بخواب،
جای من بنشین
و به نفس کشیدن آرامت نگاه کن...


(عباس معروفی)

روزنامه ای قدیمی ام

نه خبر نه عکس تازه ای
روزنامه ای قدیمی ام
جدولم فقط به درد می خورد
مایلی
حل کنی دل مرا ؟


" احسان پرسا "