سـال ها دل گرو مِهــــر گُل روی تو بود
سال ها در سر من ، عطر خوش بوی تو بود
جان دل خستهی من غرق به سرداب زمانسال ها بنــد دلـم ، سلسلـه ی موی تو بود
قلب آشفته ی من ، از نفـس افتاد ، دمی
که غضب در نگه و نرگس مینوی تو بود یاد آن لحظه به خیر ، شام وداع من و تو
چه طربناک شبی ؛ در خم گیسوی تو بود
منِ دل مرده ، تویی آب حیــات ابدیجان من مات تن و آن رخ دلجوی تو بود
یاد آن پنجره و کوچه ی پر عشق به خیرچشم مشتاق دلم ، هر شبه بر سوی تو بود
تویی آن کعبه ی مقصود و دلم عابر مست
خسته پا جان حزین ،هر شبه ره پوی تو بود
زهره خاموش شده رو به افول آن همه عشقسال ها ماه شبش ، پرتو آن روی تو بود
از: زهره طغیانی