بهارازره رسیدامّا،نیامدباز دلدارم

بهارازره رسیدامّا،نیامدباز دلدارم
نمی داندمگردلبر،که من مشتاقِ دیدارم

چرا آن ماهِ تابانم، نمی پرسد زِ
احوالم
مگر یارم نمیداند،به عشقش من
گرفتارم

نبستم دل به کس جانا،بغیرازرویِ
چون ماهت
شدم وابسته بر رویت،کنی هردم
چه آزارم

صبادستم به دامانت،به کویش گرگذرکردی
بگوکزجانبم بااو،فراقش کرده بیمارم

نگفتی دلبراآخر،چرا از دیده پنهانی
ببینم گرتراروزی،زدستت شکوه ها
دارم

کجاای مه خبرداری،چه حدپیشم
عزیزی تو
فقط یک تارِمویت را،به یک دنیا
خریدارم


قسم برچشمِ زیبایت،که هرگز
نشکنم عهدم
ز هرپیمان که بستم من،به آن پیمان وفادارم

چنان بنشسته ای جانا،ز اوّل تاابد
در دل
(خزان)درقلبِ شیدایش،ترادارد
فقط یارم


علی اصغر تقی پور تمیجانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.