سراغ خیابان را خواهم گفت:

سراغ
خیابان را
خواهم گفت:
بهار لابلای بال‌های پرندگان بود.
- سپیده دمان
وقتی کبوتران
بر سپیدار‌های شهر می‌نشستند
حتّی سراغ ترا
از سایه سارِان بیدها نیز گرفته بودند
شاید که چشم گشوده باشی!
-امّا افسوس
رویاها
سارقانی سراپا مسلّح اند
که در کمین تو
و
کبوتران سپید
سبز می‌شوند


علی حقی

شب ها می بافم خیالت را

شب ها

می بافم خیالت را

به لبخندهای رنگ پریده ای که می گویند :

"دوست داشتن پیراهنی ست از جنس امید "

افسوس

خواب هایم را به رویایی می دوزم

که نمی دانند

خورشید همه چیز را نقشِ بر آب می کند.


((سهیلا مولاوردی))

می ترسم

g722313_photo_2020-02-18_11-25-19.jpg

 

می ترسم

ار روزی که پسرم جعبه ی مداد رنگی هایش را

از فشنگ پر کند

و هر روز

با انگشت های کمتری

از مدرسه برگردد

تفنگت را

در رودخانه بینداز

آب می داند با آهن چه کند

آنگونه که

نبودنت با من .


((مریم نظریان))

آواز عشق سر گرفت

آواز عشق
سر گرفت
شعری متولد شد
مِهری بردل نشست


علی تعالی مقدم

هر شب؛ شعرهایم را می‌بوسم،

هر شب؛
شعرهایم را می‌بوسم،
به امیدی که'
زیر لب زمزمه‌اش می‌کنی!


سعید فلاحی

کشنده‌تر از گلوله نبودن توست!

کشنده‌تر از گلوله
نبودن توست!
وقتی،
تمام روزهای سال را
به انتظار نشستم وُ
نمی‌آیی!


سعید فلاحی

هر شب حوالی یادت بساط می‌کنم!

هر شب حوالی یادت
بساط می‌کنم!
گاهی بیا وُ
عشقی،
لبخندی،،
چیزی،،،
بخر !


سعید فلاحی