گفت:دست به چوب بزنم ، گل می شود.
دست به سنگ بزنم، لبخند.
دست به درد بزنم، درمان.
گفتم: پس شعبده بازی،جادو می کنی؟!
گفت: نه، پیامبرم، معجزه می کنم.
می خواهی برای تو هم معجزه کنم؟
خندیدم.
گفت: باید بگذاری بیایم و توی قلبت بنشینم، چهار زانو.
باید بگذاری بیایم و توی رگهایت راه بروم، آهسته آهسته.
باید بگذاری بیایم و زیر پلکهایت دراز بکشم، آرام و بی صدا.
می گذاری؟
خندیدم.
آمد و نشست و راه رفت و خوابید.
در قلبم، در رگهایم، زیر پلکهایم.
و این گونه شد که هر روز معجزه ای اتفاق افتاد...
ای کاش که دکتر بشناسد مرضم را
یک تو وسط این همه دارو بنویسد
الهه_سلطانی
برایم حرف بزن
سکوتت را دوست ندارم
سکوتت بوی بغض میدهد
از جهانی که آغاز کردهای بگو
آیا آنجا کسی هست
تا با او از تنهایی بگویی
و او بیاختیار نوازشت کند ؟
تو ابعاد غم را تصویر کنی
و او لایههایش را بشکافد
تا با هم به روشنایی برسید ؟
راستش را بگو
آیا آنجایی که تو ایستادهای
هنوز از دوستی رگههایی مانده
یا آنجا هم مردم اعتقادشان را
به همه چیز از دست دادهاند ؟
به گمانم آنجایی که تو ایستادهای را خوب میشناسم
گاه و بیگاه سرک میکشم
به خیال اینکه بیهوا چیزی بگویی
و من کمی با صدایت زندگی کنم
برایم حرف بزن
سکوتت را دوست ندارم
سکوتت بوی بغض میدهد
شیما سبحانی
موفقیت
پایان کار نیست،
شکست هم نابودکننده نیست؛
فقط یک چیز اهمیت دارد
و آن شجاعتِ ادامهدادن است.
وینستون_چرچیل
ما به ...
پاییز و تنهایی
شب و دلتنگی
غروب و دلگیری
عادت کرده ایم !
راستی ...
تُ بگو ؟
به او عادت کرده ای !
مهدی_قاسمی_نسب
راز عشق در این است
که حس تملک را از خود دور کنی
در حقیقت هیچکس نمیتواند مال کسی شود
شریک زندگی ات را با طناب نیاز نبند
گیاه هنگامی رشد میکند
که آزادانه از هوا نور آفتاب استفاده کند....
والترز
پاییز که می شود ؛ حواستان
به آدم های زندگیِ تان باشد .
کمی بهانه گیر می شوند ،
حساس می شوند ، "توجه" می خواهند !
دستِ خودشان که نیست ،
این خاصیتِ پاییز است ؛
آدم ها را از همیشه عاشق تر می کند .
مگر می شود پاییز باشد و دلت هوای قربان صدقه های از تهِ دلِ کسی را نکند ؟!
مگر می شود پاییز باشد و دلت هوس نکند ، عاشق باشی ؟!
که عاشقت باشند ؟!
باد باشد ، باران باشد ... و یک
خیابان پر از برگ های خشک و نارنجی ...
تو باشی و تو ،
تو باشی و او ...
فرقی ندارد !
قدم زدن در بساطِ دلبرانه ی پاییز
، همه جوره می چسبد ...
نرگس_صرافیان_طوفان