عهد بستی

عهد بستی


آنچه بین ماست ابدیست


یادم رفت که بپرسم آیا


عشق را می گویی


یا رنج را...؟

 

| نزار قبانی |

 

یک شبِ مهتاب

یک شبِ مهتاب
مردمانِ زیادی ساز‌هایشان را بر می‌دارند
زیباترین آهنگ‌ها را می‌‌نوازند
تا من عاشقانه‌‌ترین شعرم را برایت بخوانم
تا تو مستِ عطرِ شب بو ها،
تا تو عاشق یک دسته گلِ یاس شوی
و تو خواهی‌ دید
که تمامِ دنیا بیدار مانده است
تا به آغوشم بیایی
و من دیوانه وار بگویم
"
دوستت دارم"

"نیکی‌ فیروزکوهی"

با آمدن ات فریب ام دادی یا با رفتن ات ؟

با آمدن ات فریب ام دادی
یا با رفتن ات ؟

کاش هرگز تو را نمی دیدم
تا همیشه سراغ ات را
از فرشتگان می گرفتم
تا تلخ ترین شعرم را هرگز
در گوش خدا نمی خواندم

کاش هرگز تو را نمی دیدم
آن وقت
نه بغضی در گلویم بود
نه دل شدگی
و نه مشتی شعر

 

"واهه آرمن"

این زخم خوب شدنی نیست می ترسم جذام شود

این زخم خوب شدنی نیست می ترسم جذام شود

قحطی بیاید واشک هایم ناگه تمام شود

جواب آنهمه خوبی خیانت آه یعنی

می شود آدم این قدر نمک به حرام شود?

وکسی که ازمرام ومعرفت دم می زد

بی خبر برود این قدر بی مرام شود

وآخرین خواسته اش این باشدآرام برو

این ماجرا بی سرو صدا تمام شود

این نهایت بی رحمیست بخواهی ازمجنون

شاهد عقد لیلی وابن سلام شود

#دنیا غلامی