در تو من دوست دارم

در تو
من دوست دارم
واژگون شدنِ سیاهیِ چشم را
به جانبِ سکوتی ناتمام
در هم‌آغوشیِ آشفته‌ی همیشه
با استخوانی که تیر می‌کشد از درد
توقف،
برای پایانِ همه چیز
کافی نیست.


برنارد_نوئل

چه بی‌تابانه می‌خواهمت ای دوری‌ات آزمونِ تلخِ زنده‌به‌گوری!

چه بی‌تابانه می‌خواهمت ای دوری‌ات آزمونِ تلخِ زنده‌به‌گوری!

چه بی‌تابانه تو را طلب می‌کنم!
بر پُشتِ سمندی
گویی
نوزین
که قرارش نیست.
و فاصله
تجربه‌یی بیهوده است.



احمد_شاملو

من به یک جدایی دیگر هیچ احتیاجی نداشتم

من به یک جدایی دیگر
هیچ احتیاجی نداشتم
دوباره برای چه آمدی ؟

قهرمان تازه اؤغلو

با چشم های خیس

با چشم های خیس
هرآنچه هست را دو تا میبینم
تو را که نیستی
هر پلک و هر نظر،
هزار بار ..!




| یاور مهدی پور |

گوشه ای دنج و تو و

گوشه ای دنج و تو و
جام می و قدری گناه ؛

از خدا چیز زیادی را

مگر می خواستم ؟!…



#محمد سلمانی

گفتی چہ خبر؟

گفتی چہ خبر؟
گفتم و هرگز نشنیـدی...

جز دوری‌ات ای عشق ، بہ قرآن خبری نیست



#امید صباغ نو

گریستن در خلوت.

گریستن در خلوت.
این است آنچه تو را از پَر هم سبک تر میکند.
گریه، حجامت روح است.
ما دیگران را دیر می شناسیم، خودمان را دیرتر.

نادرابراهیمی

بوی صبح می‌دهی،

بوی صبح می‌دهی،
و گنجشک‌ها
در خنده‌هایت پرواز می‌کنند.
حسودی‌ام می‌شود
به خیابان‌ها و درخت‌هایی،
که هر صبح
بدرقه‌ات می‌کنند...
حسودی‌ام می‌شود
به شعرها و ترانه‌هایی که می‌خوانی
- خوشا به حال کلماتی،
که در ذهن تو زیست می‌کنند!-
دلم می‌خواهد
یک‌بار دیگر
شعر را
خیابان را
تمام شهر را،
با کودک مهربان دست‌هایت
از اول،
قدم بزنم...

مریم_ملک_دار

در من مرگ حقیقی
زندگی کردن در دنیایی است
که خواستنی نیست
دنیایی که در آن
هر ۲۴ ساعت ۲۴ دفعه میمیریم

اورهان_کمال

به این سترگِ ارغوانیِ شراب مرا راهی نیست
من به بوی سیگار تو
عاشقی ها می کنم
من از تو می نویسم
تو هر که را دوست داری بخوان
که من پیاده ی توام
تجریشُ شریعتیُ نوابُ صیادُ هنگامُ شب آ هنگام توام
من انقلابِ توام
چمران توام...
هفتِ تیر خورده یِ توام
من به تنهایی
طهرانِ توام...

سجاد_افشاریان