باید تصمیم گرفت

باید تصمیم گرفت

اینکه اشک هامان را پاک کنیم

یا آنان که

دلیل ریختنش می شوند

"پوریانبی پور"

اگر این داغ جگر سوز که بر جان منست

اگر این

داغ جگر سوز

که بر جان منست

بر دل کوه نهی سنگ به آواز آید

"سعدی"

گمانم که هر روز خورشید

گمانم که هر روز خورشید
با دامن ماجرایش
به سمت افق، پشت آن کوه
در دره ای سبز
خرامان و آرام می خوابد و
صبح هم ارغوان پوش و شاداب
بر قله ی کوه
لبخند می  پاشداز هر نگاهی
به هر سوی
"مریم رضایی"

گنجشک و هـــوای پــاک نم نم دارم

گنجشک و هـــوای پــاک نم نم دارم
صبحانه ی شعـــر و چــایی دم دارم

لبخند بـــزن پنجـــره هــــا را وا کـن
یک"صبح بخیر" این وسط کم دارم

#شهراد_میدرى

آغازی دوباره

آسمان ابر بود
و خورشید پنهان ِکوه
و دشت در سکوت
سنگی تنها
درهجوم باد و محاط خار
و تنها
تنهــا
تنهــا

طوفانی آمد سخت
و غبار بر فراز
و هیچ در پیرامون

سنگ چشم گشود
از پس طوفان
قاصدکی بر دلش نشسته بود
و این
آغازی دوباره بود

نیلوفر ثانی

وقتی بزرگ شدم..

وقتی بزرگ شدم

می خواهم هرکسی باشم

به جز یک پدر بداخلاق

یک راننده اتوبوس بی حوصله

یک آدم عصبانی

یا یک آدم ناامید که با همه دعوا دارد

و یا آدم گنده ای که بیهوده باد توی دماغ می اندازد

خب مثل اینکه دیگر آدمی نمانده

پس بهتر است فعلا بزرگ نششوم

تا ببینم بعد چه می شود

"شل سیلوراستاین"

رد این عطر را می گیرم

رد این عطر را می گیرم

و می آیم

یا به تو می رسم

یا سر از بهشت در می آورم..

"رضایاراحمدی"

بیا تظاهرات کنیم

بیا تظاهرات کنیم

تظاهر کن دوستم داری

من

شهر را بهم می ریزم..

"منوچهر بلیده"