چوپان دروغ گفت

چوپان دروغ گفت

گرگ اما...

گله را خورد

(کیوان مهرگان)

سهم من از زندگی

سهم من از زندگی

نیمی از تو بود

نیم دیگر را

هر روز یک آینه زلال سر می کشید

(کیوان مهرگان)

دوستت دارم را آرام بنویس

دوستت دارم را

آرام بنویس

زیر فشار این اعتراف

کاغذ هم مچاله می شود


کیوان مهرگان

لیوان چای روی میز

لیوان چای روی میز
در انتظار یک بوسه است
نه تو می آیی
و نه او گرم می ماند
چه گناهی دارد
سماوری که داغ دیده است؟!

وقتی جاده ای هست

وقتی جاده ای هست

یعنی دیداری تازه می شود

باید رفت و نرسید

کیوان مهرگان

سهم من از زندگی نیمی از تو بود

سهم من از زندگی

نیمی از تو بود

نیم دیگر را

هر روز یک آینه زلال سر می کشید

کیوان مهرگان