ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
ای شاخهی پا گرفته در غربت سرد
کوچیده به انزوای خود از شب درد
گمگشتهترین امید این آزادی
امسال تو را بهار خواهد آورد
مریم ناظمی
حریم حنجرهاش مملو از ترانه ی سرخ
به باد می دهد او را همین بهانه ی سرخ
که تا جوانه زد از شاخه ی خزان دیده
غروب آمد و بردش به آشیانه ی سرخ
غروب آمد و بردش به سرزمین جنون
درون دشت پُر از خون عاشقانه ی سرخ
دو رودخانه ی در هم تنیده شد اشکش
نشسته با لب خندان در آن کرانه ی سرخ
شبیه کشتی بی ناخداست,سرگردان
بدون موی رهایش همیشه شانه ی سرخ
سرش به هیبت تاریخ سربهداران سبز
خمیده روی تنش ردِّ تازیانه ی سرخ
زنی که شعله به عالم کشانده گیسویش
زنی که سرزده از آتشش زبانه ی سرخ
مریم ناظمی