شاید روزی اگر می آمدی

شاید روزی اگر می آمدی

شعر هایم دیگر

حس دلتنگی نداشت

شاید این بغض فروخورده

دیگر از باران

تمنای هم آوازی نداشت

شاید روزی اگر می آمدی

زندگی دیگر

روز های تکراری نداشت


دیگر از فردا

طلوع صبح

رنگ تنهایی نداشت ...


((محمد شیرین زاده))

امروز در خیابان کسی از من آتش خواست

امروز در خیابان

کسی از من

آتش خواست

کاش می شد

از جهنمی که

در سینه داشتم

شعله ای هم

به او می بخشیدم ...


((محمد شیرین زاده))

" تنهایی" نیمه دیگر من است

" تنهایی"
نیمه دیگر من است
وقتی تو
در هیچ خاطره ای
تکرار نمی شوی ...

محمد_شیرین_زاده

عاقبت از بهار گل سرخی به یادگار خواهد ماند

عاقبت از بهار
گل سرخی
به یادگار خواهد ماند
گل سرخی که
آرزو داشت
یک روز
در میان موهای تو
در باد
برقصد ...


محمد_شیرین_زاده

حتی اگر دور ترین باشی

حتی اگر
دور ترین باشی
در شهامت لب هایم
بوسه ایست
بی هیچ مرزی ...


محمد_شیرین_زاده

منتظر صاعقه ام

منتظر صاعقه ام
شبیه باران
در هوای ابری
بگو دوستم داری
می خواهم
تا نهایت عشق
ببارم ...

محمد_شیرین_زاده

رد بوسه هایم بر تنش

رد بوسه هایم
بر تنش
انگار
قدم زده کسی
تنهایی اش را
در برف ..
.

محمد شیرین زاده

نمیدانی چقدر سخت بود

نمیدانی چقدر
سخت بود
به تنهایی رفتن
در بارانی که
با هم
دعا کرده بودیم

ببارد ...

محمد_شیرین_زاده

دست ام را بگیر

دست ام را بگیر
نمی خواهم
قدم بزنیم
زیر این باران
به ضرب آهنگ هر قطره
با تو باید
پای کوبید و چرخید ...

محمد شیرین زاده