کابوسِ تبر، جنگلی‌ست خالی از درخت!

1

بوی عطری آشنا

تو را یک‌روز بیدار خواهد کرد،

حتا اگر یک‌عمر

خوابیده باشی

زیرِ سنگی سرد!

2

بی‌قرارم

درستْ مثل اسبی که چند لحظه قبل،

حادثه را بو کشیده باشد!

3

قایقی که از دریا برنمی‌گردد

یا اسیرِ توفان شده است

یا غمِ قایقران!

4

از "استانبول" هیچْ نمی‌دانستم


مگر خیابانی که

در آن عاشق‌اَت شدم.

و حالا

سال‌هاست تمام شهر را می‌شناسم

مگر آن خیابان را؛ و تو را

یک‌شب با تو تنها بودم

1

یک‌شب با تو تنها بودم

یک‌عمر بی‌تو

تنها !

2

سال‌هاست رفته‌ای و من

هنوز به خودم می‌لرزم

درست مثلِ شاخه‌ای که چند لحظه قبل

پرنده‌اش پریده باشد!

3

آرام شده‌ام

مثل درختی در پاییز

وقتی تمام برگ‌هایش را

باد برده باشد!

4

میانِ خنده و گریه

همیشه معلَّق استْ دلقک،

درست مثلِ اناری شکفته

به‌وقتِ چیده شدن!

رسیده‌ام به تو اما هنوز دلتنگ‌اَم!

رسیده‌ام به تو
اما هنوز دلتنگ‌اَم!
انگار به اشتباه،
جای طلوع
در غروبِ چشم‌هایت
فرود آمده باشم!

"رضا کاظمی"

چه از تو دورم کرده‌اند کلمات!

چه از تو دورم کرده‌اند کلمات!
کاش جای این‌همه شعر
فقط نوشته بودم:
دوستت دارم!



(رضا کاظمی)

گس و شیرین نوبرانه ی اناری

گس و شیرین

نوبرانه ی اناری

حتا اگر

میوه ی فصل دیگری باشی!!

"رضاکاظمی"

انار فصل ندارد

انار

فصل ندارد

هروقت تو بخندی می شکفد

"رضاکاظمی"

آرام شده ام

آرام شده ام

مثل درختی در پاییز

وقتی تمام برگ هایش را

باد برده باشد!

"رضاکاظمی"

گفت:"فدای سرت!

گفت:"فدای سرت!

این نشد یکی دیگر"؛

و نمی دانست

"این" که رفت "جان" بود

و آدمی را همین یک بیش نیست

"رضاکاظمی"

خانه ام در معرض باد است

خانه ام در معرض باد است

خدای را

هرچه خواهی باش

کبریت نباش!!

"رضاکاظمی"

مرا ببوس

مرا ببوس

بگذار جهان

شعر تازه ای بخواند

"رضاکاظمی"