اگر اسم این حسی که به تو دارم
عشق است
هیچوقت قبلا عاشق نبوده ام
مرا به دیدن جسمانی تو
هیچ نیازی نیست
چنان پرم از تو
چنان پر
که بیشتر شبیه شوخی زیبایی هستم...
رضا_براهنی
اگراسم این حسی که به تو دارم
عشق است
هیچوقت قبلا عاشق نبوده ام
مرا به دیدن جسمانی تو
هیچ نیازی نیست
چنان پرم از تو
چنان پر
که بیشتر شبیه شوخی زیبایی هستم
رضا براهنی
ولی خاک، تو با او مهربان باش.
اگر آتش با او مهربان نبود.
اگر زندگی، اگر مرگ با او مهربان نبود.
اگر انسان های دیگر با او مهربان نبودند،
خاک، تو با او مهربان باش.
رضا_براهنی
چنان زلال شود
آن کسی که تو را یک بار
فقط یک بار نگاه کند
که هیچگاه کسی جز تو را نبیند از آن پس
حتی اگر هزار بار هزاران چهره را نگاه کند.
یتیمِ زیبایی خواهد بود این جهان
اگر آدمهایش بدون رؤیتِ تو
چشم گشوده باشند.
چگونه جهان به غربتِ ابدی
دوباره عادت خواهد کرد
اگر تو را نبیند...
| رضا براهنی |
یتیمِ زیبایی خواهد بود
این جهان اگر آدمهایش
بدون رویت تو
چشم گشوده باشند
چگونه جهان به غربت ابدی
دوباره عادت خواهد کرد
اگر تو را نبیند
رضا براهنی
امروز بوسههای تو یادم آمد
در این زمین زیبای بیگانه
وکاکل کوتاه موهایت
کوتاه؟ یا بلند؟
یا فرق بازشده از وسط؟
و دستهایت ، و شانههایت
و آن مورب نورانی از چشمهایت
چیزی میان مشکی و عسل و خرمایی
بی جنس؟
انگار با تمامی جنسیتها
اینها تمام حافظه من نیست
تنها اشاره ایی از فاصلههاست
مجموعه فاصلهها یادهای توست
آیا تو یک نفری؟
یا مجموعه نفراتی؟
یا ترکیبی از اشارههای سراسر تصادفی
از چهرههای عزیزی هستی که میشناختهام؟
رضا_براهنی
امروز از تختِ سینه ام، دستی
دریچهی مخفی را آهسته باز کرد...
در من تو را بیدار کردند!
ای کاش در من همیشه تو را بیدار می کردند
رضا_براهنی
چون شیشهای شکسته
پراکنده
بر روی ریگهای بیابانها
از من شکستهتر کسی آیا هست؟
رضا براهنی
این چشمهای من از چشمهای شما
آخر چه سودی بردند؟
از باغهای مرده صداهای گریه باز میآمد
و بعد گریه فروکش کرد سردم شد
وقتی که پنجره را بستم، برگشتم
اما تلنگر انگشت مضطربی بر روی شیشه،
باز برم گرداند
از پشت شیشه، بیرون را نگاه کردم
دو مرد بودند که با شکلک
و اشاره دست میگفتند، پنجره را باز کن !
وقتی که باز کردم و دیدم جنازهٔ سنگینی را
بروی آستانه نهادند، رفتند، پنجره را بستم
حالا با این جنازه روزگار خوشی دارم
دیگر صدای گریه نمیآید از باغها
آخر جنازهٔ خودم است...
رضا براهنی