آنچنان در سر و در جان منی و

آنچنان در سر و در جان منی و
غرق در فهم توام
که انگار نه انگار زندگی جنبه ی دیگر دارد
ته آرزو و همه چیز این منه ناقابل
شده بوییدن و بوسیدن هر رهگذری
که ز کوی تو نشانی دارد
مثل هر برگ گل یاسمنی
در دلش روح روانی دارد
افتخاری بده و همجوار من باش
فکر این چشم براه رخ نمناکت باش


محمد پاکدل

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد