ای دل عالم کباب دردمندان شما

ای دل عالم کباب دردمندان شما
می رسد روزی طبیب درد و درمان شما

از صبا دوشم دمادم این نوید آمد به گوش
صد هزاران نغمه خیزد از هزاران شما

چشم ‌ عالم باز بیند، در گلستان جهان
گونه گونش گل دمد، از ابر و باران شما

روزگاری آید اندر پیشتازان زمین
دیدهء ابنای دوران، جمله حیران شما

از گذار ماه و سالَم، این عجب نبود، رسد
عاقبت روزی به پایان این زمستان شما

دل قوی دار ای پسر، کاندر خراب آباد جور
می شود روزی عمارت کاخ ویران شما

گر به سر آمد چو رستم رخشت اندر روزگار
کی رود از خاطرم میدان و جولان شما

تا ابد اینسان نمی ماند مدار دور چرخ
بشکند بی شک حصار حصر و زندان شما

صد یقین دارم سروشا، باز بیند این جهان
پرچم آزادگی، بر بام و ایوان شما

سروش فارسیانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.