تکه ی از زم حریر گرم خیال آغوش ت

تکه ی از زم حریر گرم خیال آغوش ت
که به چوب رختی احساسم آویخته بودم
را با
سوزنی از تار مژه هایم
و
با نخی از تار گیسوانم
را به خیال آغوش م دوختم
حریر گرم آغوش ت
شد
زیباترین تن پوش آغوشم


مژگان بختیاری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.