شبهای بی تو را من , تا صبح بی قرارم

شبهای بی تو را من , تا صبح بی قرارم
هی می نویسم ازتو ,هی واژه می شمارم

بی روی ماهت ای عشق آرامشی نمانده
پایان نمی رسد شب , یلداست روزگارم

ابراز عشق کردن , یک اشتباه محض است
کردی رها مرا چون  دیدی به تو دچارم

ساقی بیار باده پر کن پیاله ام را
از عشق مست مستم , از دوریش خُمارم

پائیز رفت و سرما , پیچیده در تن باغ
یک تک درخت خشکم , در حسرت بهارم

می گفت عقل روزی  از عشق بر حذر باش
این راه پر خطر را  تا وصل رهسپارم

میمیرم آخر ای عشق , با این امید , روزی
شاید بیایی حتی , یک لحظه بر مزارم


شهرام_آذین

یلدا اگرَش زایشِ خورشیدِ جهان است

یلدا اگرَش زایشِ خورشیدِ جهان است
تو زایشِ عشقی که همه در دل و جان است

گفتند به زلفانِ تو مانَد شبِ یلدا
دیدم شبِ یلدا به خجل در بَرِ آن است

اشکیست به دل از سرِ شوقِ تو که ای دوست
هر قطره که از گونه یِ هر غنچه روان است


ما سینه سپر کرده به میدانِ تو ای عشق
برخیز و بزن تیرِ خلاصت به کمان است

آن نقطه که آرامشِ تو بسته به آن است
معنایِ تو و عشقِ تو در واقع همان است

علی پیرانی شال

وقتی که نگاهت،

وقتی که نگاهت،

آباد میکند

سرزمین دلم را.

رای من

چشمان ِ توستℳ


جبار فتاحی(رستا)

ما به اندوه‌هایمان

ما به اندوه‌هایمان
آب و دانه دادیم
پرنده شدند
پرشان دادیم
اهلی‌تر از آن بودند که تنهایمان بگذارند اما
دوباره برگشتند
با جفت‌هایشان

رویا شاه حسین زاده

دلم یک ترانه غمگینِ خارجی می‌خواهد

دلم یک ترانه غمگینِ خارجی می‌خواهد
با زبانی که نمی‌فهمم چیست
می‌خواهم به دردی که نمی‌دانم چیست
زار زار گریه کنم


بهرنگ قاسمی

خدایاپناه مون باش

"‏یا رَبَّ اِنَّ لَنا فیکَ اَمَلاً طَویلاً کَثیراً"
خدایا ما روتو خیلی حساب کردیم...

چقدر که تنگ شده است,

چقدر که تنگ شده است,
دلی که هیچگاه سنگ شدن را یاد نگرفت.
و چقدر که سنگ شده,
دل هائی که هیچگاه تنگ شدن را یاد نگرفتند.
دل هائی که دلتنگی ام را ندیدند.
و من,
ساعت های ممتدی را به دیوار زمان خیره شده ام,
خیره به ساعتی بدون عقربه که صدای تیک تاک آن در فضا گم شده است ...
انگار که زمان,
از رنج کشیدن تو,

بدش نمی آید که در گوشه ای از دیوار ایستاده,
و در حال تماشا کردن احوال توست.
ای کاش می شد که دیگر دلتنگ نشد,
بیخیال, آرام, خوشحال...

محمدرضاامیری

با آنکه دلم از غم عشقت خون است

رودکی :
با آنکه دلم از غم عشقت خون است
شادی به غم توام ز غم افزونست
اندیشه کنم هر شب و گویم : یا رب
هجرانش چونین است ، وصالش چون است ؟