عادت دوست داشتنت دست خودم نیست

عادت دوست داشتنت دست خودم نیست
میدانی ممنوعه ے من ،
دوست داشتنت
عادت شده در وجودم...
حسی شبیه تشنگیست..!
که نمیشود
از یادش برد...
نمیشود انکارش کرد...
باید آب نوشید ؛
و تُ همان آب گوارایی
بر عطش دلتنگی وجودم....

"صابر_ابر"

نه راحت از فلک جویم

نه راحت از فلک جویم

نه دولت از خدا خواهم

و گر پرسی چه می‌خواهی؟

تو را خواهم تو را خواهم

 

رهی معیری

همه می دانند...

همه می دانند...
من سال هاست چشم به راه کسی
سرم به کار کلماتِ خودم، گرم است...
تو را به اسم آب؛
تو را به روح روشن دریا؛
به دیدنم بیا !
مقابلم بنشین.
بگذار آفتاب از کنار چشمهای کهن سال من بگذرد...

من به یک نفر،
از فهم اعتماد محتاجم...
من از این همه نگفتن بی تو خسته ام...
خرابم !
ویرانم !


سید_علی_صالحی

آنقدر چشم به راه زمستان ماندم

آنقدر چشم به راه زمستان ماندم
پیر شده ام
حوالی چروک پیشانی
کوچه پس کوچه های پائیز
و چقدر نفس گیر است؛
نشستن به انتظارِ روزهای برفی

مرتضی سنجری

رافائل همه تو زندگیشون راز دارند.

رافائل همه تو زندگیشون راز دارند.
اصلا به واسطه همین رازهاست که تعریف میشن.
رازها بخشى از هویت ما رو تشکیل میدن.
بخشى از زندگیمون رو...

به گمانم یک سکانس از زندگی اَم گم شده

به گمانم یک سکانس از زندگی اَم گم شده
آنجا که آفتاب طلوع کرد
در آغوش چشمانت
و من ماه را در ساحل غرور نگاهت
به تماشا نشستم؛
هنگام رفتن تو غروب شدم
همچون ماهی تنها
غم بُرنا نشست بر جانم!

مرتضی سنجری

و ما کیستیم !

و ما کیستیم !
جز آدمیانی که سراپا در تزلزل اند
و نم نم غم از وجودشان چکه می کند

"نیمه دوم عمر،

"نیمه دوم عمر، زندگی کردن با عادت‌هایی است که
در نیمه اول عمر کسب شده‌اند."

سرخی انار از لبانت پیداست

سرخی انار از لبانت پیداست
لبخند تو دلچسب ترین شعر خداست
مهتاب دلم باش که با موهایت
بدجور دلم دچار شام یلداست

حانیه شجاعی

خود را نفریب ای وِنوس قلبم!

خود را نفریب ای وِنوس قلبم!
عشق، همواره بوده است
ماییم که عاشقی بلد نبوده، نیستیم...
«بیا عشق را بیاموزیم».
پویان رحیمی