صدای قدم هایت نزدیک و نزدیک تر می شد...

صدای قدم هایت نزدیک و نزدیک تر می شد...
و نفس هایت گرم و گرم تر..
زدم بر روی موهایم شانه...
و بر پیراهن گل گلی ام عطر دلخواهت را..
در را که باز کردم
خیالت بود
دلتنگی ات را آورده بود...
#امینه_صفرپور

تو همان خاص و ناب و فوق‌العاده‌اى

تو همان
خاص و ناب و فوق‌العاده‌اى
که حالم با تو عشق است...

#امیر_وجود

چون ابری

چون ابری
از تشنج بارانها
چون آسمانی از نفس
فصلهای گرم تا بی نهایت
تا آن سوی حیات گسترده بود او

#فروغ_فرخزاد

سیل باید

سیل باید
تا بشوید اینهمه دلتنگی را
از وجب به وجبِ آهِ سینه سوزم
حالا تو دلواپس ویرانی‌ام نباش
وقتی سالها
بربادرفته منم ..

نیلوفرثانی

جمعه تویی

جمعه تویی
با همه دوری ات
خنده به لب
دلخوشی زوری ات
دوست ترم داری و راهی شدی
دل بکن از رفتن مجبوری ات

مریم_قهرمانلو

دروغ

دروغ ، اغلب تنها مُبیّن این ترس است که مبادا حقیقت خُردت کند.
دروغ انعکاس حقارت ماست

من نمی‌گویم آن را

من نمی‌گویم آن را
که نمی‌خواهم بشنوی از زبانم.
اما این رقصِ بی‌قرار
با تو می‌گوید: دوستم بدار..
و تماس هر انگشت
با من می‌گوید: آری، آری

حکایت ما و گِرانیست،

‏ملا نصرالدین ‏هر روز از علف خرش ‏کم می‌کرد تا به نخوردن عادت کند.
‏پرسیدند، نتیجه چه شد؟
گفت، نزدیک بود عادت کند که مرد!

‏حکایت ما و گِرانیست،
‏داریم عادت میکنیم، انشالا که نَمیریم!

شاید این یکی از دلایلِ کم حرف بودنم است،

شاید این یکی از دلایلِ کم حرف بودنم است،
منظورم همین مشکلی ست که
نه تنها در درکِ حرفِ دیگران به خودم،
بلکه حتی در درکِ حرفِ خودم به دیگران داشتم....

عشق در هر گذری رنگ دگر می ریزد

دیده از اشک و
دل از داغ و
لب از آه
پُر است

عشق
در هر گذری
رنگ دگر می ریزد


شاعر: صائب تبریزی