پیرمرد و دریا

سانتیاگو: بهتره به چیزایی که ندارم فکر نکنم

بجاش به چیزایی که دارم فکر می‌کنم؛ من یه عالمه امید دارم بهتره به امید فکر کنم ...



پیرمرد و دریا
ارنست همینگوی

های پریشان دل

های پریشان دل
دیریست با گلوی تو
آواز قناری های عاشق را
زمزمه می کنم...

سحرگاهان بیدار می‌شوی

سحرگاهان بیدار می‌شوی
سرمست از عطر شادی
و از پنجره‌ی کابین بیرون را می‌نگری
امواج سبز را
روی عرشه پیچیده در پالتو خز
گوش به ضربان آرام موتور می‌سپاری
و دیگر به چیزی فکر نمی‌کنی
جز دیدار او
که بدل به ستاره‌ای شده
و آنگاه هر ساعت با هر نسیم شور دریا
جوان‌تر می‌شوی

آنا آخماتووا
مترجم : احمد پوری  

آدم وقتی بیش از حد رنج بکشد

آدم وقتی بیش از حد رنج بکشد
وضعیتش به کمدی نزدیک میشود و
میتواند به دردناکترین چیزها هم بخندد.
گمانم این هم نوعی هیستری باشد.

کدام یک بهتر است:

کدام یک بهتر است:
اینکه مدتى یک چیز خوب داشته باشى و بعد از دستش بدهى،
یا اینکه هرگز چیز خوبى نداشته باشی؟

گــر در میـــان نبـاشد پای وصال جــــانان

گــر در میـــان نبـاشد پای وصال جــــانان
مـردن چــــه فــــــرق دارد با زندگانی مـا

تــــرک حیات گفتیم کـــام از لبش گرفتیم
الحق که جای رشک است بر کامرانی ما

ساحل دریا پر از گودال است

ساحل دریا پر از گودال است
جنگل پر از درختانی که دلباخته‌ی پرندگانند
برف بر قله‌ها آب می‌شود
شکوفه‌های سیب آنچنان می‌درخشند

که خورشید شرمنده می‌شود
شب
روز زمستانی است
در روزگاری گزنده
من در کنار تو
ای زلال زیبارو 
شاهد این شکفتنم
شب برای ما وجود ندارد
هیچ زوالی بر ما چیره نیست
تو سرما را دوست نداری
حق بابهار ِ ماست!

"پل الوار"

دلتنگی

دلتنگی

رودخانه ای ست

که به هیچ دریایی

 نمی ریزد.

 

"سارا شاهدی"

همگان به جست‌ و جوی خانه می‌گردند

همگان به جست‌ و جوی خانه می‌گردند
من کوچه‌ خلوتی را می‌خواهم
بی‌ انتها برای رفتن
بی‌ واژه برای سرودن
و آسمانی برای پرواز کردن
عاشقانه اوج گرفتن
رها شدن

سیدعلی صالحی