به راهت منتظر ماندم که با خورشید باز آیی

به راهت منتظر ماندم که با خورشید باز آیی
بیا دیگر بتاب بر دل کــه صبحم ،
سخت تاریک است ...

هماکشتگر ...

وقتی همه جا از غزل من سخنی هست

وقتی همه جا از غزل من سخنی هست
یعنی همه جا تو
همه جا تو
همه جا تو
پژواک خودم بودم و خود را نشنیدم
ای هر چه صدا
هر چه صدا
هر چه صدا تو ...

محمد علی بهمنی ...

گر روزم پریشان شد

گر روزم پریشان شد
فدای تاری از زلفش ،
که هر شَب
با خیالش خواب های دیگری دارم ...


مهدی اخوان ثالث ...

کجای زندگی‌ باشم وقتی تو نیستی‌ ؟

یخ میزند قلب ی که

تپیدن را از تو می‌‌دانست

و ایستادن را برای تـــو

...
کجای زندگی‌ باشم وقتی تو نیستی‌ ؟

نیکی‌ فیروزکوهی

کجای زندگی‌ باشم وقتی تو نیستی‌ ؟

یخ میزند قلب ی که

تپیدن را از تو می‌‌دانست

و ایستادن را برای تـــو

...
کجای زندگی‌ باشم وقتی تو نیستی‌ ؟



نیکی‌ فیروزکوهی

آجرک الله یا صاحب الزمان

گریه‌ها می کند کودکی با قلب مغموم

درکنار تن اطهر بابای مسموم

سامرا گریه کن با چشم خونبار

حجه بن‌الحسن گشته عزادار

یا امام زمان آجرک الله

لب عطشان بود شاهد آن قلب صد چاک

دست لرزان او ، لرزة افکنده در افلاک

سر روی خاک حجره میگذارد

پیش چشم پسر جان می سپارد

یا امام زمان آجرک الله

سامرا نوحه خوانی کند در ماتم او

گل کند گریه بر غربت و عمر کم او

حسن دوم آل‌پیمبر

خانه شد قتلگاهش همچو مادر

یا امام زمان آجرک الله

کاش بفهمی

کاش بفهمی

لبخند سخت گیرانه ات چقدر معذبم می کند!

گاهی که بی رحم می شوی

چشم غره می روی...
بانو

من شاعرم

مبادی آداب نیستم!

گاهی رندانه و مستانه

پا می کوبم

بوسه می دزدم!



"امیرارسلان کاویانی

نخواهم عمر فانی را

نخواهم عمر فانی را

تویی عمر عزیز من

نخواهم جان پرغم را


تویی جانم به جان تو



"مولانا"

مرا بـبوس

مرا بـبوس
بذار پایــیز سردرگم شود
که عشق از او اغاز شد
یا بوسـه های تو

#عادل_دانتیسم