به من نیگا می کرد شاپرک

به من نیگا می کرد شاپرک
منو دعا می کرد شاپرک
منو صدا می کرد شاپرک
بالاشو وا می کرد شاپرک

خدا خدا می کرد شاپرک
رقص سماع می کرد شاپرک

پروانه مدی

آمدی

آمدی
گل آفتاب گردان
در نگاه من رویید...

پروانه مدی

امشب ای جنگل تاریک

امشب
ای جنگل تاریک
نور مهتاب را اگر نوشیدی
فردا صبح
شکوفه های سپید را
بر شاخه های درخت سیب بگذار


پروانه مدی

به کوچ پرندگان مهاجر

به کوچ پرندگان مهاجر
به آبشار نقره فام سپیدار
به دشت گلهای ابریشم
به شبهای پر ستاره ی هگمتانه
تو را دوست دارم


پروانه مدی

نفس نفس واژه ها را

نفس نفس واژه ها را
بر بال نسیم نشانده ام
به قایقران سپرده ام
آنها را به ساحل ببرد

پروانه مدی

نغمه ی نسیم

نغمه ی نسیم
با ترنم باران به هم آمیخته بود
فرشته ها با قطره های باران به زمین آمده بودند
من به تماشا ایستاده بودم

پروانه مدی

دوست دارم ماه را بچینم
ببرم آن را میان کلبه ام
تا رنگ مهتاب بگیرد...

پروانه مدی