از چشم تو مست مست خواهم افتاد

از چشم تو مست مست خواهم افتاد
جان درکف و دل به دست خواهم افتاد

آرام دلم به چشم هایم بنگر
از بس که دلم پر است. خواهم افتاد

نیلوفر سلیمانی

آغوش به امّید تو باز است بیا

آغوش به امّید  تو باز است بیا
حسرت کشِ یک راز ونیاز است بیا

رقص من و تو کنارِ دریاچه ی قو
وقتی که بنان سر دهد آواز بیا

نیلوفر سلیمانی

صبح آمـد و روی دوش، نـور آورده

صبح آمـد و روی دوش، نـور آورده
سر زنــدگی و نشاط و شـور آورده

گنجشک لبِ پنجره با من می گفت:
خــورشید بــرای تـــو غـــرور آورده


نیلوفر سلیمانی

خـاکسترم و بـاد، مــرا خـواهـد بـرد

خـاکسترم و بـاد، مــرا خـواهـد بـرد
ایـن جـنـگل بـیداد مرا خـواهد بـرد

هـرچـنـد کـه جـان بـه راه او بـگـذارم
خـاکـی ست کـه از یاد مرا خـواهد برد


نیلوفر سلیمانی

تقدیر.من و تو را ندیده انگار

تقدیر.من و تو را ندیده انگار
از شهرِ شب ستم رسیده انگار

وقت است به آسمانِ دیگر بپریم
جایی که خدا عشق خریده انگار


نیلوفر سلیمانی

امروز هوای گفت و گو بود و نشد

امروز هوای گفت و گو بود و نشد
میل دل من بوسه بـه او بود و نشد

از کاسه ی صبر خود خجل ماندم تا
سرریز شد, بند به مو بود و نشد


نیلوفر_سلیمانی

یک گوشه ی چشمت به جهان می ارزد

یک گوشه ی چشمت به جهان می ارزد
کنج قفست به آسمان می ارزد

با تو به جهنم بروم.. حرفی نیست
آغوش تو هست,بی گمان می ارزد


نیلوفر_سلیمانی

بهار بوسه ها عطر تن توست

بهار بوسه ها عطر تن توست
خیال هر شبم پیراهن توست

بیا تا سر دهم گل پونه ها را
که آهنگ شبانه رفتن توست.


نیلوفر_سلیمانی

آفت زده ی باغِ دلم میدانی!

آفت زده ی باغِ دلم میدانی!
نابود شده خشت و گلم میدانی!

در شاه نشین قلبِ من بود, اما
او آمد و برد حاصلم می دانی؟!


نیلوفر_سلیمانی

دزدید نگاهش دلِ تنهایت را

دزدید نگاهش دلِ تنهایت را
از شاخه برید یاسِ رویایت را

با این همه در گوشِ تو نجوا می کرد:
بسپار به من خیالِ فردایت را


نیلوفر_سلیمانی