دوس دارم ماهی بشم میون کارون چشات

دوس دارم ماهی بشم میون کارون چشات
مث کفترا بشم بیام تو ایوون چشات

دوس دارم تنها بشم همیشه ماتم بگیرم
توی تنهایی و اون شام غریبون چشات

دوس دارم ابر بشم برم رو سقف آسمون
چیکه چیکه آب بشم بیام تو ناودون چشات


می دونم تو هم دلت همیشه تنهاس، مث من
می خونم اینو از اون گریه ی پنهون چشات

می تونی با اون نگاهت دلمو سر ببری
واسه قربونی روز عید قربون چشات

کاش می شد پلیس بشی، اونوخ بیایی از الکی
منو مجرم بگیری بندازی زندون چشات

تو اگه نیگام کنی امشب تا صب غزل می گم
می گی نه؟ فقط نگام کن، نگو نه... جون چشات


مهران حسن زاده

مرغی غریبم, خسته ام, بال و پرم زخمی است

مرغی غریبم, خسته ام, بال و پرم زخمی است
دیگر سر رفتن ندارم, پیکرم زخمی است
هم زخم کاری دارم و هم درد بی درمان
نیمی پر از فریاد و نیم دیگرم زخمی است
روزی کتاب لحظه هام شعر سبزی بود
امروز... اما برگ برگ دفترم زخمی است
چندی است من بر زخمهای خود یقین دارم
آنسان یقین دارم که حتی باورم زخمی است
حتی اگر یک شب بسوزم باز می بینند
فردا اجاق مرده ی خاکستری زخمی است..


مهران حسن زاده