دهانم پر از دوست داشتنت بود

دهانم

پر از دوست داشتنت بود

دَم نزدم

تا خودت را

زیر درخت زندگی ام برسانی

من

پرنده ای منتظر بودم

که سال های سال

نُت آوازش را

به نوکش گرفت.

 

"محسن حسینخانی"

صدای خنده های تو

صدای خنده های تو
افتادن تکه های یخ است !
در لیوان بهار نارنج
بخند ...
می خواهم
گلویی تازه کنم ...


محسن حسینخانی

فقط یک بار دست پخت خدا را چشیده ام

فقط یک بار
دست پخت خدا را چشیده ام

آن هم وقتی بود
که برای اولین بار
لب های تو را
بوسیدم




| محسن حسینخانی |

باید به چشم هایم نگاه کنی

باید به چشم هایم نگاه کنی
این شعرها
هرچقدر هم خوب باشند
نمی توانند دلتنگی ام را
بیان کنند..
چترهای کاغذی
زیر باران
دوام نمی آورند...!

"محسن حسینخانی

یواشکی صورتم را می گذارم روی صورتت

یواشکی صورتم را می گذارم روی صورتت
می دانم دیوارها حرفت را نمی فهمند
می دانم حق با توست
اما نه به اندزه ی دلتنگی من
آه عزیزکم...
صورتت خیس شده!
ابرهای بهانه ات
راه چشمانم را خوب یاد گرفته اند...
حالا برت می دارم
می گذارمت سر جات
کنار قرآن.

"محسن حسینخانی"

بعد رفتنت

بعد رفتنت
رودخانه ای از این اتاق گذشت
و من
نه سیبی سرخ بودم
که به دست های کسی برسم
نه برگی خشک
که جایی گیر کنم
قایقی کاغذی بودم
پر از کلماتی از تو.

حالا سال هاست
ماهیانی با حافظه طولانی
داستان غرق شدنم را
دور پاهایت
تعریف می کنند.

"محسن حسینخانی"

دوست نداشتم خبر رفتنت را کسی بفهمد

دوست نداشتم

خبر رفتنت را

کسی بفهمد


بغضم را در تنهایی شکستم

مثل قاصدکی که

جای باد

به باران فکر می کرد.


"محسن حسینخانی"

صدای خنده های تو افتادن تکه های یخ است

صدای خنده های تو

افتادن تکه های یخ است

در لیوان بهار نارنج

بخند!

می خواهم

گلویی تازه کنم..

"محسن حسینخانی"

دستان تو

دستان تو

تنها حاجتیست

که می شود به آن دخیل بست

"محسن حسینخانی"

تنت را که به رودخانه می زنی

تنت را که به رودخانه می زنی

ماه به رقص می افتد

چه برسد به ماهی ها

"محسن حسینخانی"