عشق پایانی ندارد که تو آغازش کنی

عشق پایانی ندارد که تو آغازش کنی
شور و شوقی در من و سازش کنی
عشق را خواندند در روز ازل
تا که بر معشوقه ابرازش کنی

یاد شعر افتادم و آن حنجره
چون فرو افتاد شد آن پنچره
گرچه او افتادست در دست خاک
بر لبان عاشقانش شعر پاک
همچنان جاریست همچون نای او
شعر زیبا و ترانه های او

(عشق اگر روز ازل در دل دیوانه نبود
تا ابد زیر فلک ناله مستانه نبود
نرگس ساقی اگر مستی صد جام نداشت
سر هر کوی و گذر این همه میخانه نبود)

پیروز پورهادی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد